• فهرس المقالات دلوز

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی تطبیقی یک شعر از علی باباچاهی و شمس لنگرودی بر اساس نظریه ی ریزوماتیک ژیل دلوز
        بهزاد خواجات
        ژیل دلوز(Gilles Deleuse) از متفکران بنام معاصر است که نظریه ی ریزوماتیک او(که در مقابل نظریه ی درختی قرار می گیرد) همواره از سوی اندیشمندان مورد توجه و واکاوی قرار گرفته است.دلوز و فلکس گاتاری( Flex Guattari) بمثابه ی دو فیلسوف پساساختارگرا سال ها با یکدیگر همکاری کرده أکثر
        ژیل دلوز(Gilles Deleuse) از متفکران بنام معاصر است که نظریه ی ریزوماتیک او(که در مقابل نظریه ی درختی قرار می گیرد) همواره از سوی اندیشمندان مورد توجه و واکاوی قرار گرفته است.دلوز و فلکس گاتاری( Flex Guattari) بمثابه ی دو فیلسوف پساساختارگرا سال ها با یکدیگر همکاری کرده و به بسط این نظریه در سویه های مختلف پرداخته اند.البته دامنه ی آرای دلوز وسیع است و به مباحث مختلفی مرتبط می شود.طبق این نظریه (که به سامانه های معرفتی و هنری مختلف قابل تعمیم است)انگاره های معطوف به کلیت یکپارچه، تک ریشه ای و تمرکزگرا مورد بازبینی قرار گرفته و به جای آن بافتار غیرخطی،تجربه ورز و سیال و متکثر می نشیند.از سوی دیگر در شعر پسامدرنیستی ایران که از اوایل دهه ی هفتاد خورشیدی اعلام حضور می کند، این رویکردها و چالش ها چه از نظر تجارب شاعران و چه در مباحث نظری و بوطیقای شعر دوران، مشهود و مبسوط است و بدین ترتیب می توان برای فهم بهتر هویت شعر پسامدرنیستی در مقابل شعر سنتی و حتی مدرن از این نظریه مدد گرفت. در این مقاله ضمن تشریح آرای دلوز درخصوص رویکرد ریزوماتیک در مقابل درختی، دو شعر از این دو نحله ی فکری و ادبی در شعر امروز به طور تطبیقی بررسی و تلاش شده است که مهم ترین تفاوت های این دو شیوه بر حسب ده عنوان طبقه بندی و تشریح شود. علی باباچاهی، نماینده ی شعر پسامدرنیستی و شمس لنگرودی نماینده ی جریانی موسوم به "ساده نویسی"، به دلیل کثرت آثار،اشتهار و وزن ادبی انتخاب نگارنده برای توضیح این وضعیت بوده اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - تبیین نگرش دلوزی بر مدیریت پاندمیک کرونا با رویکرد اجتماع مداری
        محمدتقی حیدری مریم رحمانی محمود امید علی سعید محرمی مهتاب امرایی
        تاريخ شهرسازي قرن بيستم، مملو از نظريات و روش‌هایی است كه به مفروضات هستي شناختي، شناخت شناختي و روش‌شناختی پارادايم اثبات‌گرایی وابسته هستند؛ درواقع، برنامه‌ریزی شهري پيش از اواخر دهه هفتاد ميلادي، ميراث تسلط رويكرد عقلائـي مدرنيسـتي دهـه 50 و 60 میلادی اسـت. یکی از نظ أکثر
        تاريخ شهرسازي قرن بيستم، مملو از نظريات و روش‌هایی است كه به مفروضات هستي شناختي، شناخت شناختي و روش‌شناختی پارادايم اثبات‌گرایی وابسته هستند؛ درواقع، برنامه‌ریزی شهري پيش از اواخر دهه هفتاد ميلادي، ميراث تسلط رويكرد عقلائـي مدرنيسـتي دهـه 50 و 60 میلادی اسـت. یکی از نظریه پردازان مهم و شاخص پست‌مدرنیسم "ژیل دلوز"، فیلسوف فرانسوی است. دلوز با طرح رویکرد افقی و عرضی خود به معرفت که موسوم به "رویکرد ریزوماتیک" است سعی دارد نگاهی نو به معرفت و دانش را مطرح کند؛ دیدگاهی که در برابر رویکرد درختی به معرفت قرارگرفته و همه نظام های معرفتی گوناگون مبتنی بر رویکرد درختی به معرفت را به چالش فراخواند. دلوز معتقد است نظام های درختی دارای خصلتی خطی، سلسه‌مراتبی، ایستا و عمودی هستند و از برش ها و تقسیم بندی ها و خط مشی بین امور حکایت می کند. تفکر درختی همان "تفکر بودن" است، حال‌آنکه تفکر ریزومی "تفکر شدن" است. اپیدمی کووید 19، در قرن بیست و یکم درزمانی به وقوع پیوست که کشورهای مختلف در حال ایجاد و گسترش روابط پیچیده ای در سرتاسر جهان بودند و موفقیت از آن دولت هایی بود که بیشترین روابط را داشتند درحالی‌که کووید 19، این روابط را به کمترین میزان رساند. در ابتدای گسترش کووید 19، هرکدام از کشورها تلاش می کردند تا از ورود و گسترش اپیدمی در کشور خود خودداری نمایند. در این میان رویکرد اجتماع-محور، بیش از همه بر نقش بخش داوطلبانه و مردمی در توسعه محلی و شکل گیری سازمان های اجتماع محور، بیش از همه بر نقش بخش داوطلبانه و مردمی در توسعه محلی و شکل گیری سازمان های اجتماع محور تأکید دارد. در این رویکرد، اجتماعات محلی پیش قدم شده، به‌صورت خودجوش سازمان یافته تا به علائق و اهداف مشترک ازجمله حل مسائل، دستیابی به رفاه اجتماعی و خروج از وضعیت موجود جامعه محلی خود دست یابند.تاريخ شهرسازي قرن بيستم، مملو از نظريات و روش‌هایی است كه به مفروضات هستي شناختي، شناخت شناختي و روش‌شناختی پارادايم اثبات‌گرایی وابسته هستند؛ درواقع، برنامه‌ریزی شهري پيش از اواخر دهه هفتاد ميلادي، ميراث تسلط رويكرد عقلائـي مدرنيسـتي دهـه 50 و 60 میلادی اسـت. یکی از نظریه پردازان مهم و شاخص پست‌مدرنیسم "ژیل دلوز"، فیلسوف فرانسوی است. دلوز با طرح رویکرد افقی و عرضی خود به معرفت که موسوم به "رویکرد ریزوماتیک" است سعی دارد نگاهی نو به معرفت و دانش را مطرح کند؛ دیدگاهی که در برابر رویکرد درختی به معرفت قرارگرفته و همه نظام های معرفتی گوناگون مبتنی بر رویکرد درختی به معرفت را به چالش فراخواند. دلوز معتقد است نظام های درختی دارای خصلتی خطی، سلسه‌مراتبی، ایستا و عمودی هستند و از برش ها و تقسیم بندی ها و خط مشی بین امور حکایت می کند. تفکر درختی همان "تفکر بودن" است، حال‌آنکه تفکر ریزومی "تفکر شدن" است. اپیدمی کووید 19، در قرن تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تبیین نگرش دلوزی بر مدیریت پاندمیک کرونا با رویکرد اجتماع مداری
        محمدتقی حیدری سعید محرمی مهتاب امرایی محمود  اميد علي
        تاريخ شهرسازي قرن بيستم، مملو از نظريات و روش‌هایی است كه به مفروضات هستي شناختي، شناخت شناختي و روش‌شناختی پارادايم اثبات‌گرایی وابسته هستند؛ درواقع، برنامه‌ریزی شهري پيش از اواخر دهه هفتاد ميلادي، ميراث تسلط رويكرد عقلائـي مدرنيسـتي دهـه 50 و 60 میلادی اسـت. یکی از نظ أکثر
        تاريخ شهرسازي قرن بيستم، مملو از نظريات و روش‌هایی است كه به مفروضات هستي شناختي، شناخت شناختي و روش‌شناختی پارادايم اثبات‌گرایی وابسته هستند؛ درواقع، برنامه‌ریزی شهري پيش از اواخر دهه هفتاد ميلادي، ميراث تسلط رويكرد عقلائـي مدرنيسـتي دهـه 50 و 60 میلادی اسـت. یکی از نظریه پردازان مهم و شاخص پست‌مدرنیسم (ژیل دلوز)، فیلسوف فرانسوی است. دلوز با طرح رویکرد افقی و عرضی خود به معرفت که موسوم به (رویکرد ریزوماتیک) است سعی دارد نگاهی نو به معرفت و دانش را مطرح کند؛ دیدگاهی که در برابر رویکرد درختی به معرفت قرارگرفته و همه نظام های معرفتی گوناگون مبتنی بر رویکرد درختی به معرفت را به چالش فراخواند. دلوز معتقد است نظام های درختی دارای خصلتی خطی، سلسه‌مراتبی، ایستا و عمودی هستند و از برش ها و تقسیم بندی ها و خط مشی بین امور حکایت می کند. تفکر درختی همان »تفکر بودن« است، حال‌آنکه تفکر ریزومی »تفکر شدن« است. اپیدمی کووید 19، در قرن بیست و یکم درزمانی به وقوع پیوست که کشورهای مختلف در حال ایجاد و گسترش روابط پیچیده ای در سرتاسر جهان بودند و موفقیت از آن دولت هایی بود که بیشترین روابط را داشتند درحالی‌که کووید 19، این روابط را به کمترین میزان رساند. در ابتدای گسترش کووید 19، هرکدام از کشورها تلاش می کردند تا از ورود و گسترش اپیدمی در کشور خود خودداری نمایند. در این میان رویکرد اجتماع محور، بیش از همه بر نقش بخش داوطلبانه و مردمی در توسعه محلی و شکل گیری سازمان های اجتماع محور، بیش از همه بر نقش بخش داوطلبانه و مردمی در توسعه محلی و شکل گیری سازمان های اجتماع محور تأکید دارد. در این رویکرد، اجتماعات محلی پیش قدم شده، به‌صورت خودجوش سازمان یافته تا به علائق و اهداف مشترک ازجمله حل مسائل، دستیابی به رفاه اجتماعی و خروج از وضعیت موجود جامعه محلی خود دست یابند. تفاصيل المقالة