-
حرية الوصول المقاله
1 - اثر جایگاه منو بر توجه بصری کاریران وب سایتها
فاطمه سیف رضا اسکوییزادههدف: در این مطالعه به منظور تعیین میزان توجه بصری کاربران به منوی راست و به منوی چپ صفحات وب شاخص تعداد خیرگیها روی منوی راست و منوی چپ با استفاده از دستگاه ردیاب چشم سنجیده شد تا مشخص گردد که کدام منو به لحاظ توجه بصری برای کاربران در ارجحیت قرار دارد. روش: 116صفحۀ أکثرهدف: در این مطالعه به منظور تعیین میزان توجه بصری کاربران به منوی راست و به منوی چپ صفحات وب شاخص تعداد خیرگیها روی منوی راست و منوی چپ با استفاده از دستگاه ردیاب چشم سنجیده شد تا مشخص گردد که کدام منو به لحاظ توجه بصری برای کاربران در ارجحیت قرار دارد. روش: 116صفحۀ حاوی دو منوی راست و چپ در قالب 3 مجموعۀ فارسی، انگلیسی و انگلیسی- فارسی برای 30 آزمودنی نمایش داده شد و آزمودنی ها ملزم به یافتن یک لغت در منوها بودند. داده های مربوط به تعداد خیرگی های کاربران روی هر منو که نشانی از میزان توجه بصری آنها به آن منو بود با استفاده دستگاه ردیاب نگاه ثبت و جمع آوری شد. یافته ها: تعداد کل خیرگیهای کاربر بر منوهای مجموعۀ انگلیسی با توجه به جهت چینش منوها (راست یا چپ) متفاوت نبود. اما تعداد کل خیرگیهای کاربر بر منوهای مجموعۀ فارسی، مجموعۀ فارسی- انگلیسی و به طور کلی در مجموع همۀ صفحات سه مجموعه با توجه به جهش چینش منوها (راست یا چپ) متفاوت و روی منوی راست بیش از منوی چپ بود. نتیجه گیری: با توجه به بیشتر بودن تعداد خیرگی ها روی منوی راست در این مطالعه و مزیت های اثبات شدۀ منوی راست و همین طور به دلیل آنکه تا به حال مزیت قابل پیش بینی بودن منوی چپ چین در فرهنگ هایی بوده است که زبان مادریشان از چپ به راست خوانده می شود و اینکه نتایج مطالعات پیشین پیرامون سرعت بالای انجام تکالیف و تعامل با منوی چپچین، متناقض است، میتوان به طراحان وبسایت ها توصیه کرد که در طراحی وبسایت-های بومی از منوی راست چین استفاده کنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تشخیص نواحی مزاحم بصری در تصاویر به وسیله روش نمایش تنک دومرحلهای و وزندار نمونه آزمون
فردین صبوری فرزین یغماییمخاطب یک تصویر مایل است که در کوتاهترین زمان، پیام اصلی تصویر را دریافت کند. از این رو سیستم بینایی انسان توجه بصری را ناخودآگاه به سمت نواحی برجسته، با فرض وجود اطلاعات مفید در آنها هدایت میکند. عملاً این فرض همواره صادق نبوده و در مواردی، نواحی برجسته صرفاً موجب مزا أکثرمخاطب یک تصویر مایل است که در کوتاهترین زمان، پیام اصلی تصویر را دریافت کند. از این رو سیستم بینایی انسان توجه بصری را ناخودآگاه به سمت نواحی برجسته، با فرض وجود اطلاعات مفید در آنها هدایت میکند. عملاً این فرض همواره صادق نبوده و در مواردی، نواحی برجسته صرفاً موجب مزاحمت بصری میگردند. از این رو در کاربردهای مختلف نیاز به ساز و کاری جهت تشخیص این نواحی میباشد تا با حذف این نواحی، حواس مخاطب از سوژه اصلی تصویر پرت نشود. همچنین نادیدهگرفتن این نواحی، کمک شایانی است به روشهایی که بر پایه تشخیص نواحی برجسته و مهم عمل میکنند. بدین منظور در این مقاله، بر اساس روشهای منطبق بر چالش عدم توازن دستهها، هر قطعه از تصاویر آموزشی با توجه به ماسک آنها به 9 دسته افراز میشود که شماره هر دسته متناسب با شدت مزاحمت است. سپس ویژگیهای مبتنی بر قطعه استخراج و دسته هر قطعه بر اساس روش نمایش تنک دومرحلهای و وزندار نمونه آزمون که بر مبنای سیستم کدگذاری و بازنمایی تنک است، تعیین میشود. به منظور ارزیابی دقیق روش پیشنهادی و مقایسه آن با سایر روشها، 4 معیار ارزیابی با رویکردهای مختلف معرفی و پیشنهاد میشود. با ارزیابی و سنجش نتایج نشان داده میشود که روش پیشنهادی علیرغم زمانبر بودن، نسبت به کارهای پیشین دارای دقت بیشتری است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - افزایش وضوح تصویر با استفاده از برجستگی بصری
مینا وفایی جهان عباس ابراهیمی مقدم مرتضی خادمیافزایش وضوح تصویر در بسیاری موارد به تقویت مؤلفههای فرکانس بالای آن و افزایش وضوح در لبهها اطلاق میشود. در مدلهای موجود افزایش وضوح فرض میشود که حساسیت سیستم بینایی انسان(HVS) در تمام صحنه یکسان است و تأثیرات توجه بصری (VA) ناشی از برجستگی بصری (VS) در این مدله أکثرافزایش وضوح تصویر در بسیاری موارد به تقویت مؤلفههای فرکانس بالای آن و افزایش وضوح در لبهها اطلاق میشود. در مدلهای موجود افزایش وضوح فرض میشود که حساسیت سیستم بینایی انسان(HVS) در تمام صحنه یکسان است و تأثیرات توجه بصری (VA) ناشی از برجستگی بصری (VS) در این مدلها لحاظ نشده است. مطالعات مختلف نشان دادهاند که حساسیت بصری در نقاطی که توجه بیشتری را جلب میکند بالاتر است؛ بنابراین افزایش وضوح تصویر مبتنی بر توجه بصری میتواند باعث وضوح بیشتر درکشده در تصویر گردد. در این مقاله، مدلی برای افزایش وضوح تصویر پیشنهاد شده که از رابطه بین نقشه مؤلفههای فرکانس بالای تصویر و برجستگی بصری برای تعیین مقدار بهینه وضوح تصویر استفاده میکند. مدل پیشنهادی با بهکارگیری یک تابع غیرخطی، مقدار وضوح بهینه برای یک تصویر را با توجه به برجستگی بصری آن بیان میکند. تعیین پارامترهای تابع غیرخطی در قالب یک مسأله بهینهسازی مدلسازی شده که حل آن منجر به یافتن مقدار وضوح بهینه به طور خودکار میشود. جهت ارزیابی روش پیشنهادی و نشاندادن کارایی آن، آزمایشهای ذهنی و عینی انجام شده که نتایج نشان میدهند روش پیشنهادی در صورت انتخاب مقادیر مناسب پارامترهای کنترلی، نسبت به دیگر روشهای مورد مقایسه عملکرد مؤثرتری دارد. تفاصيل المقالة