برخی پژوهشگران معتقدند که گروهی از پهلوانان کیانی شاهان (یا شاهزادگان) اشکانی هستند که در کسوت پهلوانان کیانی به داستانهای ملی راه یافتهاند. هدف عمده نوشتهی حاضر اینست که آیا واقعا برخی از اشکانیان پس از کندن کسوت شاهی، جامهی پهلوانی پوشیده و به داستانهای حماسی ایر أکثر
برخی پژوهشگران معتقدند که گروهی از پهلوانان کیانی شاهان (یا شاهزادگان) اشکانی هستند که در کسوت پهلوانان کیانی به داستانهای ملی راه یافتهاند. هدف عمده نوشتهی حاضر اینست که آیا واقعا برخی از اشکانیان پس از کندن کسوت شاهی، جامهی پهلوانی پوشیده و به داستانهای حماسی ایران راه یافتهاند؟ این تغییر در زمان اشکانیان یا ساسانیان رخ داده است. اگر در زمان اشکانیان رخ داده، اشخاصی که ادعا میشود وارد داستانها شدهاند، باید دارای محبوبیتی فوقالعاده بین مردم بوده باشند تا با ورود آنان به داستانها، باعث افزایش جذابیت و اقبال مردم به داستانها شده باشد. شاهان دوره اشکانیان که ادعا شده است که به کسوت پهلوانی در آمدهاند، نشانی از دلیری و جانفشانی برای اعتلای فرهنگی کشور دیده نمیشود، اعمالشان منطقی و زمامداریشان همراه با عدالت و مردمداری نیست. این تغییرات نمیتواند مربوط به دوران ساسانیان باشد. از اشکانیان شاه و شاهزادهای را نمیشناسیم که از چنان محبوبیتی برخوردار بوده باشد که ساسانیان موفق نشده باشند وی را از خاطره جمعی بزدایند. اگر از اشکانیان فرد بسیار محبویی وجود داشته، پذیرفتنی نیست که ساسانیان، اجازه داده باشند او به عنوان پهلوانی کیانی وارد داستانها شود. نام، ابزار شناسایی افراد است. دلیلی ندارد که نام افراد عادی با شاهان و پهلوانان نتواند همسان باشد و عجیب نیست که نامهایی برای مدت طولانی در جامعهای رواج داشته باشد. علیرغم اینکه قهرمانان دوره کیانی میتوانند واقعیت تاریخی داشته باشند، ولی یکسان پنداری برخی از آنان با شخصیتهای دوره اشکانی صحیح نیست.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.