-
حرية الوصول المقاله
1 - رابطه هوش هیجانی و گرایش به آموزش الکترونیکی در سازمانها
سمیه آهاریامروزه شاهد حرکت سریع جهان به سمت فضای مجازی هستیم. تجارت، درمان، آموزش و بسیاری از فعالیتهایی که روزگاری زمان و هزینه بسیاری را به خود اختصاص میداد، امروزه با قرار گرفتن در فضای مجازی منافع بسیاری را به بشر رسانیده است. آموزش که جزء جدایی ناپذیر از انسان است به صورت أکثرامروزه شاهد حرکت سریع جهان به سمت فضای مجازی هستیم. تجارت، درمان، آموزش و بسیاری از فعالیتهایی که روزگاری زمان و هزینه بسیاری را به خود اختصاص میداد، امروزه با قرار گرفتن در فضای مجازی منافع بسیاری را به بشر رسانیده است. آموزش که جزء جدایی ناپذیر از انسان است به صورت الکترونیکی وارد جوامع شده است که افراد و سازمانها رفته رفته در حال گرایش به این نوع آموزش هستند. در این تحقیق به رابطه هوش هیجانی و گرایش به آموزش الکترونیکی در سازمانها پرداخته شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی-پیمایشی میباشد. جهت جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. ضریب آلفای کرنباخ پرسشنامه اول 0.76 و پرسشنامه دوم 0.83 میباشد که پایایی پرسشنامهها را تایید میکند. برای آزمون روایی سؤالات از اعتبار محتوا استفاده شد که به این منظور از نظرات متخصصان، اساتید دانشگاهی و کارشناسان خبره استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارمندان بانکهای استان البرز میباشد که تعداد 80 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده و نمونه گیری به صورت تصادفی انجام شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی اسپریمن و رگرسیون چندگانه استفاده شده است که در نهایت تمام فرضیهها به اثبات رسیده و مشخص گردید دو متغیر خود انگیزشی و خودآگاهی، به عنوان متغیر های پیش بینی، معیار ورود به معادله نهایی رگرسیون، برای توضیح تغییرات میزان گرایش کارکنان به پذیرش آموزش الکترونیکی را دارند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - نقش تعدیل کننده معنا در کار در رابطه خودرهبری و سرمایه عاطفی و سرمایه¬گذاری جمعی عاطفی
مریم رستم پور محسن گل پرورمعنا در کار از طریق تاثیر بر اهداف فردی و کاری تاثیرات قابل توجهی بر رابطه متغیرهای مختلف در محیط های کار می-گذارد. اين پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کننده معنا در کار در رابطه خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش کارکنان شعب بانک أکثرمعنا در کار از طریق تاثیر بر اهداف فردی و کاری تاثیرات قابل توجهی بر رابطه متغیرهای مختلف در محیط های کار می-گذارد. اين پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کننده معنا در کار در رابطه خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش کارکنان شعب بانک صادرات در شهر اصفهان بودند که از میان آن ها 243 نفر به شيوه سهل الوصول (در دسترس) انتخاب شدند. ابزارهاي پژوهش شامل پرسشنامه خودرهبری (هاوتون و همکاران، 2012)، پرسشنامه معنا در کار (استگر و همکاران، 2012)، پرسشنامه سرمایه عاطفی (گل پرور، 1395) و پرسشنامه سرمایه گذاری جمعی عاطفی (گل پرور، 1397) بودند. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحليل رگرسيون سلسله مراتبي تحليل شد. نتایج نشان داد که بین خودرهبری با معنا در کار، سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که معنا در کار رابطه خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی را تعدیل می کند. به این معنی که وقتی معنا در کار بالا است، بین خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>p)، ولی وقتی معنا در کار پائین است، بین خود رهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی رابطه معنا داری وجود ندارد (05/0<p). نتایج این پژوهش نشان می دهد که معنا در کار توان بالایی برای تحت تاثیر قرار دادن رابطه خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - نقش تعديل کنندة معنا در کار در رابطة خودرهبري و سرماية عاطفي و سرمايه گذاري جمعي عاطفي
محسن گل پرور مریم رستم پوراين پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کنندة معنا در کار در رابطة خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی اجرا شد. جامعة آماری آن کارکنان شعب بانک صادرات در شهر اصفهان بودند که از میان آنها 243 نفر به شيوة در دسترس انتخاب و به مقیاس های خودرهبری، معنا در کار، سرم أکثراين پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کنندة معنا در کار در رابطة خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی اجرا شد. جامعة آماری آن کارکنان شعب بانک صادرات در شهر اصفهان بودند که از میان آنها 243 نفر به شيوة در دسترس انتخاب و به مقیاس های خودرهبری، معنا در کار، سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحليل رگرسيون سلسله مراتبي تحليل شد. نتایج نشان داد که بین خودرهبری با معنا در کار، سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی رابطة مثبت و معناداری وجود دارد (0/01>p). نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که معنا در کار رابطة خودرهبری با سرمایة عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی را تعدیل می کند. به این معنی که وقتی معنا در کار بالا است، بین خودرهبری با سرمایة عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی رابطة مثبت و معناداری وجود دارد (0/01>p)، ولی وقتی معنا در کار پائین است، بین خود رهبری با سرمایة عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی رابطة معناداری وجود ندارد (0/05<p). نتایج این پژوهش نشان می دهد که معنا در کار، توان بالایی برای تحت تاثیر قرار دادن رابطة خودرهبری با سرمایة عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی دارد. تفاصيل المقالة