• فهرس المقالات affective capital

      • حرية الوصول المقاله

        1 - نقش تعدیل کننده معنا در کار در رابطه خودرهبری و سرمایه عاطفی و سرمایه¬گذاری جمعی عاطفی
        مریم رستم پور محسن گل پرور
        معنا در کار از طریق تاثیر بر اهداف فردی و کاری تاثیرات قابل توجهی بر رابطه متغیرهای مختلف در محیط های کار می-گذارد. اين پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کننده معنا در کار در رابطه خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش کارکنان شعب بانک أکثر
        معنا در کار از طریق تاثیر بر اهداف فردی و کاری تاثیرات قابل توجهی بر رابطه متغیرهای مختلف در محیط های کار می-گذارد. اين پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کننده معنا در کار در رابطه خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش کارکنان شعب بانک صادرات در شهر اصفهان بودند که از میان آن ها 243 نفر به شيوه سهل الوصول (در دسترس) انتخاب شدند. ابزارهاي پژوهش شامل پرسشنامه خودرهبری (هاوتون و همکاران، 2012)، پرسشنامه معنا در کار (استگر و همکاران، 2012)، پرسشنامه سرمایه عاطفی (گل پرور، 1395) و پرسشنامه سرمایه گذاری جمعی عاطفی (گل پرور، 1397) بودند. داده‌ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحليل رگرسيون سلسله مراتبي تحليل شد. نتایج نشان داد که بین خودرهبری با معنا در کار، سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که معنا در کار رابطه خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی را تعدیل می کند. به این معنی که وقتی معنا در کار بالا است، بین خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>p)، ولی وقتی معنا در کار پائین است، بین خود رهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی رابطه معنا داری وجود ندارد (05/0<p). نتایج این پژوهش نشان می دهد که معنا در کار توان بالایی برای تحت تاثیر قرار دادن رابطه خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - نقش تعديل کنندة معنا در کار در رابطة خودرهبري و سرماية عاطفي و سرمايه­ گذاري جمعي عاطفي
        محسن گل پرور مریم رستم پور
        اين پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کنندة معنا در کار در رابطة خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه ­گذاری جمعی عاطفی اجرا شد. جامعة آماری آن کارکنان شعب بانک صادرات در شهر اصفهان بودند که از میان آن­ها 243 نفر به شيوة در دسترس انتخاب و به مقیاس های خودرهبری، معنا در کار، سرم أکثر
        اين پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کنندة معنا در کار در رابطة خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه ­گذاری جمعی عاطفی اجرا شد. جامعة آماری آن کارکنان شعب بانک صادرات در شهر اصفهان بودند که از میان آن­ها 243 نفر به شيوة در دسترس انتخاب و به مقیاس های خودرهبری، معنا در کار، سرمایه عاطفی و سرمایه­ گذاری جمعی عاطفی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحليل رگرسيون سلسله مراتبي تحليل شد. نتایج نشان داد که بین خودرهبری با معنا در کار، سرمایه عاطفی و سرمایه­ گذاری جمعی عاطفی رابطة مثبت و معناداری وجود دارد (0/01>p). نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی­ نشان داد که معنا در کار رابطة خودرهبری با سرمایة عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی را تعدیل می­ کند. به این معنی که وقتی معنا در کار بالا است، بین خودرهبری با سرمایة عاطفی و سرمایه ­گذاری جمعی عاطفی رابطة مثبت و معناداری وجود دارد (0/01>p)، ولی وقتی معنا در کار پائین است، بین خود رهبری با سرمایة عاطفی و سرمایه ­گذاری جمعی عاطفی رابطة معنا­داری وجود ندارد (0/05<p). نتایج این پژوهش نشان می­­ دهد که معنا در کار، توان بالایی برای تحت تاثیر قرار دادن رابطة خودرهبری با سرمایة عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی دارد. تفاصيل المقالة