هدف از انجام اين پژوهش، بررسی انسانشناسی از دیدگاه قرآن و اومانیسم غربی بود. روش تحقيق حاضر از نوع توصيفي-تحليلي و مطالب آن با روش کتابخانهای گردآوریشده است. فلسفه اومانیستی که در قرن شانزدهم با اصل دکارتی میاندیشم پس هستم که بهصورت تفکر خاصی درآمد و انسان را تنها أکثر
هدف از انجام اين پژوهش، بررسی انسانشناسی از دیدگاه قرآن و اومانیسم غربی بود. روش تحقيق حاضر از نوع توصيفي-تحليلي و مطالب آن با روش کتابخانهای گردآوریشده است. فلسفه اومانیستی که در قرن شانزدهم با اصل دکارتی میاندیشم پس هستم که بهصورت تفکر خاصی درآمد و انسان را تنها مبنای شناخت تلقی میکرد در مسیر خود: در دو وجهه «من عقلانی و دین تجربی» در هیوم به تناقض منجر شد چنانچه او نهتنها جهان مادی بلکه نفس انسانی را که محور شناخت بود، منکر شد. پس از هیوم کانت کوشید تا با انقلاب کپرنیکی خود «من» را بار دیگر احیا کند امّا دوراکسیم آزاردهنده «نومن» و «فنومن» و عدم دستیابی به حقایق اشیاء، اخلافش را به برقراری وحدت بین «نومن» و «فنومن» را واداشت، آنان درحالیکه به سوبژکیتویسم کانت وفادار بودند راهحلهایی عنوان نمودند. انسانشناسی علم به انسان و احوالات نفسانی در بعد امور کلی و جزئی، فردی و اجتماعی، علوم تئوریک و عملی است. به این اساس علم انسانشناسی حوزههای بسیار گستردهای از علوم و مکاتب فکری را در برمیگیرد. لذا باید ریشههای علم انسانشناسی را در علوم انسانی، هنر، علوم تجربی و مکاتب علوم اجتماعی جستوجو کرد. با ظهور اسلام و تعالیم وحیانی، قرآن بهعنوان مهمترین منبع، افقهای جدیدی را درباره شناخت انسان گشود. قرآن با جهتدهی علوم و معارف دخیل در تربیت و هدایت انسان، معتقد است که انسان علاوه بر جسم و جسمانیات، از روح و روحانیات نیز بهرهمند است و اصولآ حقیقت انسان روح است. بهگونهای قرآن تأکید دارد که انسان خود را بشناسد و جایگاه خود را در جهان تشخیص دهد و هدف این است که انسان خود را به مقام والایی که شایسته آن است برساند. این مقاله کوشیده است ضمن بررسي مقایسه انسانشناسی از دیدگاه قرآن و اومانیسم غربی و چالشهای پیش روی آن بپردازد.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.