امروزه ضعف مطالعات فقرسنجي و رويكردهاي فرد مبنا در بررسي فقر در شهرها تقريباً بر همگان آشكار شده است. مي توان گفت شناخت و تحليل واقع بينانه فقر در مناطق شهري نيازمند افزودن بُعد مكاني و زماني مسئله است. زماني كه صحبت از فقر به ميان مي آيد، بُعد فضايي يا مكاني آن بايد د أکثر
امروزه ضعف مطالعات فقرسنجي و رويكردهاي فرد مبنا در بررسي فقر در شهرها تقريباً بر همگان آشكار شده است. مي توان گفت شناخت و تحليل واقع بينانه فقر در مناطق شهري نيازمند افزودن بُعد مكاني و زماني مسئله است. زماني كه صحبت از فقر به ميان مي آيد، بُعد فضايي يا مكاني آن بايد درنظر گرفته شود.
اين مقاله با روش توصيفي و تحليلي و با تكيه بر داده هاي بلوك آماري كلان شهر تهران در سه دوره سرشماري 1375-1385 و 1390 به بررسي تغيير و تحولات فقر و پويايي آن پرداخته تا بتواند الگوي فضايي تحرك فقر در اين كلان شهر را ارائه نمايد.
نتايج تحقيق كه با استفاده از آماره موران محلي و خودهمبستگي فضايي به دست آمده، نشان مي دهد كه فقر در كلان شهر تهران طي ادوار موردمطالعه به سمت خوشه اي شدن حركت كرده و از حالت متفرق به وضعيت به هم پيوسته و خوشه اي تغيير شكل داده است كه مقدار آماره موران 31/0 براي سال 1375، 41/0 براي سال 1385 و 78/0 براي سال1390 مي باشد، نيز مويد همين امر است.
تفاصيل المقالة
ازدواج دختران در دوران کودکی، چالشی در مناطق کمتر توسعه یافته و مسئلهای اجتماعی است که در بخش های مختلف جهان، زندگی زنان و کودکدختران را تحت تأثیر قرار داده است. هدف این پژوهش، تفسیر دلایل زنان شهر چابهار از تجربۀ کودک همسری است که با روش شناسی کیفی و با استفاده از رو أکثر
ازدواج دختران در دوران کودکی، چالشی در مناطق کمتر توسعه یافته و مسئلهای اجتماعی است که در بخش های مختلف جهان، زندگی زنان و کودکدختران را تحت تأثیر قرار داده است. هدف این پژوهش، تفسیر دلایل زنان شهر چابهار از تجربۀ کودک همسری است که با روش شناسی کیفی و با استفاده از روش نظریۀ زمینه ای انجام شده است. پژوهش حاضر با ابتنای بر روش نظریۀ زمینه ای، به درک معنای ذهنی 28 نفر از زنان شهر چابهار نسبت به تجربۀ کودک همسری و شرایط علی، مداخله ای و بافتی در بازنمایی تجربه زیستۀ کودک همسری مبتنی بر فقر پرداخته است. به این منظور با 28 نفر از زنان شهرستان چابهار که به روش نمونه گیری نظری انتخاب شده بودند، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته انجام شد. فقر اقتصادی، فقر فرهنگی-آموزشی، شرایط نابسامان خانوادگی و تبعیض جنسیتی، شرایط علّی ازدواج دختران در سنین کودکی را فراهم ساخته است. شرايطه مداخلهگر (فقر زنان سرپرست خانوار و چهرۀ زنانه فقر) و شرايط بافتي (فقر شهری، زیست مکان ناامن و مردسالاری هنجاری) نيز ازدواج کودکان را زمينهسازي و تسهيل کرده است. همچنین تحليل دادهها با نظام کدگذاري سهسطحي باز، محوري و گزينشي نشان داد که مقولۀ مرکزي منتزع از ازدواج کودکان در بين افراد مورد مطالعه، «فقر مضاعف و کودک همسری چندوجهی» است. یافته ها بر این دلالت داشتند که ازدواج در کودکی، دختران را در معرض انوع آسیب های آشکار و غیر مستقیم از جمله کودک مادری، کودک بیوه گی، خشونت خانگی، بازماندگی تحصیلی، بازتولید چرخۀ فقر، افسردگی مفرط و انزوای اجتماعی قرار می دهد.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.