دورانی که ما در آن زندگی می کنیم به عنوان یک گسل یا یک جهش تاریخی اشاره شده است. گسل و جهش پیشِ روی ما می تواند به دو صورت متمایز و متفاوت ادامه یابد: ۱) انقلاب صنعتی چهارم: در ادامه انقلاب صنعتی سوم و بر بستر نگرش های برآمده از رنسانس اروپایی قرن 15 میلادی. ۲) رنسانس ن أکثر
دورانی که ما در آن زندگی می کنیم به عنوان یک گسل یا یک جهش تاریخی اشاره شده است. گسل و جهش پیشِ روی ما می تواند به دو صورت متمایز و متفاوت ادامه یابد: ۱) انقلاب صنعتی چهارم: در ادامه انقلاب صنعتی سوم و بر بستر نگرش های برآمده از رنسانس اروپایی قرن 15 میلادی. ۲) رنسانس نو: تحولی بس گسترده تر و ژرفتر که رنسانس نو جهشی از رنسانس اروپایی خواهد بود. این نوشته برخی نیاز ها برای ادامه هر یک از دو روند متمایز - یعنی انقلاب صنعتی چهارم و رنسانس نو – را با تمرکز بر نقش رسانه ها به صورت مجمل مقایسه می کند.
تفاصيل المقالة
فناوریهای جدید ارتباطی نهتنها بر گستره مخاطبان تأثیر گذاشته اند بلکه توانسته اند حتی بنیاد نظریه های کلاسیک ارتباطات را زیر سوال ببرند. بهعنوان مثال مدل فرستنده، کانال و گیرنده در نظریه های سنتی ارتباطات، امروزه با ورود رسانههایی نظیر شبکههای کاربرمحور یا شبکههای أکثر
فناوریهای جدید ارتباطی نهتنها بر گستره مخاطبان تأثیر گذاشته اند بلکه توانسته اند حتی بنیاد نظریه های کلاسیک ارتباطات را زیر سوال ببرند. بهعنوان مثال مدل فرستنده، کانال و گیرنده در نظریه های سنتی ارتباطات، امروزه با ورود رسانههایی نظیر شبکههای کاربرمحور یا شبکههای اجتماعی به مدل اجتماعات تولید کننده محتوا تبدیل شده که در آن هر فرد در هر زمان بهطور پیوسته فرستنده و گیرنده است و نقش های متعددی را در این کانال ارتباطی برعهده میگیرد. این تحولات فناورانه در ذات خود حاوی چالش ها و تهدید هایی هستند که برخی صاحبنظران از آن بهعنوان جنگ نرم یاد کردهاند اما این فقط یک روی سکه است، تحولات مذکور درمورد همه کشورهای جهان مصداق دارد و اگر قرار باشد کسی آسیبی ببیند، قطعا آن جامعه ای خواهد بود که در برابر این فناوری ها گارد دفاعی بگیرد. ورود و پیشرفت فناوریهای نوین در سازمان های رسانهای، تغییرات زیادی را به وجود آورده که در نتیجه ساختار و نحوه مدیریت سازمانهای رسانهای را تحت تأثیر قرار داده است. این مقاله تلاش مینماید تا چگونگی تأثیر فناوریهای نوین در رسانه و تحولات آن را بهصورت موردی، مورد مطالعه قرار دهد.
تفاصيل المقالة
هدف اصلی این مقاله بررسی نقش توانمندسازی اجتماعی و فرهنگی در نهادینه کردن برنامه های هوشمندسازی صنعت گردشگری ایران و شناسایی مؤلفه های هوشمندسازی گردشگری در مقاصد شهری ایران است. این پژوهش از نوع آمیخته و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی در بخش کیفی و پیمای أکثر
هدف اصلی این مقاله بررسی نقش توانمندسازی اجتماعی و فرهنگی در نهادینه کردن برنامه های هوشمندسازی صنعت گردشگری ایران و شناسایی مؤلفه های هوشمندسازی گردشگری در مقاصد شهری ایران است. این پژوهش از نوع آمیخته و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی در بخش کیفی و پیمایش در بخش کمّی انجام شده است. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه-گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی، 13 نفر از مدیران گردشگری کشور مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. 390 نفر از کارشناسان آژانس های مسافرتی نیز به عنوان نمونهی بخش کمّی با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. پس از تحلیل داده ها از طریق مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی، مشخص شد که تمامی متغیرهای مشاهدهپذیر و پنهان در سطح 05/0 معنیدار بوده و مورد تأیید قرارگرفتند. چهار مؤلفهی توانمندسازی اجتماعی- فرهنگی، حکمرانی هوشمند، توسعهی کاربرد تکنولوژی های نوین هوشمند و هوشمندسازی جامع خدمات گردشگری، به عنوان مؤلفههای هوشمندسازی صنعت گردشگری در ایران شناسایی شدند. بر اساس شاخص استون-گایسر شاخص افزونگی مؤلفهی توانمندسازی اجتماعی و فرهنگی، 523/0 محاسبه شد که بر اساس مقدار آن در مدل نهایی (528/0)، قدرت پیش بینی قوی مدل تأیید شد.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.