• فهرس المقالات Life Quality

      • حرية الوصول المقاله

        1 - ارزیابی اثرات واگذاری مدیریت فضاهای اجتماعی محلات شهر تهران به مدیریت محله (مطالعه موردی: محلات تجریش و نعمت آباد تهران)
        لطفعلی  کوزه گر کالجی سید محمد  رضازاده احمد  عالی محمدی
        پس از طرح برخی انتقادها در مورد ناکارآمدی و نبود تخصص در انجمن های شورایاری، مدیریت شهر تهران بر آن شد تا الگوی جدیدی برای مدیریت در سطح محلات طراحی کند. بدین ترتیب، طرح مدیریت محله پیشنهاد شد. برای تحقق این هدف، بر اساس مصوبه شورای اسلامی شهر تهران مبنی بر مشارکت مردم أکثر
        پس از طرح برخی انتقادها در مورد ناکارآمدی و نبود تخصص در انجمن های شورایاری، مدیریت شهر تهران بر آن شد تا الگوی جدیدی برای مدیریت در سطح محلات طراحی کند. بدین ترتیب، طرح مدیریت محله پیشنهاد شد. برای تحقق این هدف، بر اساس مصوبه شورای اسلامی شهر تهران مبنی بر مشارکت مردم در فعالیت های اجتماعی و واگذاری اماکن فرهنگی، ورزشی و هنری از طرف شهرداری تهران بر اساس قراردادهای منعقده به مدیریت محله واگذار خواهد شد. محله های تجریش در منطقه یک شهرداری تهران و نعمت آباد در منطقه نوزده تهران نیز از جمله محلاتی هستند که شهرداری تهران نسبت به واگذاری فضاهای اجتماعی و تأسیس سرای محله در آنها اقدام نموده است. هدف این پژوهش بررسی اثرات واگذاری این فضاها به مدیریت محله بر مشارکت، توانمند سازی و کیفیت زندگی ساکنان می باشد. روش تحقیق تلفیقی از دو روش توصیفی ـ تحلیلی و روش میدانی است. داده های موردنیاز با استفاده از آزمون های آماری کولموگروف ـ اسمیرنوف، آزمون تی تک نمونه ای در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهند گرفت. نتایج نشان می دهد که میزان مشارکت اجتماعی و توانمندسازی و کیفیت زندگی شهروندان با واگذاری فضاهای اجتماعی به مدیریت محله، در هر دو محله تجریش و نعمت آباد افزایش یافته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - جایگاه فضاهای عمومی در تحقق سیاست های بازآفرینی بافت های ناکارآمد مطالعه موردی محله امام زاده یحیی(ع) (مقاله پژوهشی)
        رحيم سرور فرزانه سلامي بختیار عزت پناه
        امروزه بیشتر شهرها از کمبود فضاهای با کیفیت برای زندگی جمعی رنج می برند. عدم مطلوبیت فضایی و بی هویتی از جمله عواملی هستند که توجه به مقوله ارتقاء کیفیت زندگی را حائز اهمیت می کند.کیفیت زندگی مقوله ای چند بعدی و پیچیده است و این مفهوم برای افراد و گروه های مختلف و متناس أکثر
        امروزه بیشتر شهرها از کمبود فضاهای با کیفیت برای زندگی جمعی رنج می برند. عدم مطلوبیت فضایی و بی هویتی از جمله عواملی هستند که توجه به مقوله ارتقاء کیفیت زندگی را حائز اهمیت می کند.کیفیت زندگی مقوله ای چند بعدی و پیچیده است و این مفهوم برای افراد و گروه های مختلف و متناسب با شرایط زمانی و مکانی، معانی متفاوتی دارد. امروزه کیفیت زندگی در عرصه های عمومی تنزل یافته و حضور مردم در فضاهای شهری کمرنگ شده است. اگر چه میزان جمعیت حاضر در عرصه های عمومی شهرها بقدری است که ما در برخی مکان ها با ازدحام جمعیت نیز روبرو هستیم اما این ازدحام نیز خود عاملی بر کاهش کیفیت زندگی جمعی شهرها شده است. این جمعیت فضای کافی و تسهیلات لازم برای انجام فعالیت های اختیاری و درنگ در فضا را نداشته و نهایتا تعاملات کمتری میان آنان بروز می کند و از این رو فضاهای شهری ما به عرصه هایی بی روح و عاری از شرایط بروز زندگی اجتماعی بدل گشته اند. کارکرد اصلی شهرها یعنی تسهیل حضور شهروندان در فضاهای شهری و جریان زندگی جمعی قربانی راحتی اتومبیل شده است. از این رو این پژوهش به دنبال تبیین جایگاه فضاهای عمومی در تحقق سیاست های بازآفرینی در بافت های ناکارآمد است به نحوی که با ارتقا فضاهای عمومی شرایط برای ارتقاء کیفیت زندگی مردم در بافت های ناکارآمد (بافت های تاریخی) فراهم گردد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تأثیر خودشناسی بر ایجاد کیفیت زیستی در معماری مکان‌های مذهبی (نمونه موردی: مسجد جامع دزفول)
        احمد صراف زاده مینو قره‌بگلو محمدعلی کی‌نژاد
        یکی از جنبه های تعاملی انسان، ارتباط با خود است که دراین رابطه از یک طرف انسان به عنوان موجودی خودآگاه و در طرف دیگر، خود واقعی انسان قرار می‌گیرد. به نحوی که حواس مشترک، متأثر ازماهیت وجودی وی بوده و بر کیفیت زیستی تأثیر می‌گذارد. کیفیت زیستی در سطوح مختلف ایجاد شده أکثر
        یکی از جنبه های تعاملی انسان، ارتباط با خود است که دراین رابطه از یک طرف انسان به عنوان موجودی خودآگاه و در طرف دیگر، خود واقعی انسان قرار می‌گیرد. به نحوی که حواس مشترک، متأثر ازماهیت وجودی وی بوده و بر کیفیت زیستی تأثیر می‌گذارد. کیفیت زیستی در سطوح مختلف ایجاد شده و در تعامل با انسان، محیط را شکل می دهد. همچنین هدف پژوهش ارزیابی جنبه های زیستی مؤثر بر روابط درونی خودشناسی میان انسان و کالبد معماری می باشد. تحقیق حاضر تلفیقی از روش‌های کمی و کیفی است که در جنبه کیفی، با استفاده از توصیف، مشاهده و مطالعه کتابخانه‌ای و در جنبه کمی از داده‌های عددی و تحلیل به روش علمی کوداس استفاده می شود. یافته‌های تحقیق گویای شکل‌گیری رابطه ای درونی است که بر کیفیت محیط تأثیر گذاشته و متأثر از جنبه های خودشناسی انسان؛ سطوح کیفی مختلفی را ایجادمی کند. همچنین نتیجه‌این پژوهش نشان داد که طراحی هدفمند در جهت شکل دهی به کیفیت زیستی، به ترتیب متأثر از حواس مشترک ایمان، زمان، وحدت، حضور، مکان، امان و آگاهی می باشد. به طوری که در رابطه ای مستقیم میان مؤلفه های مستقل (کالبدی فضایی، جمعی رفتاری، ادراکی روانی) و مؤلفه‌های وابسطه (حواس مشترک) شکل گرفته و بستری برای دستیابی به زیستی مطلوب است. بنابراین می توان این موضوع را ناشی از رابطه درونی میان سه جنبه آگاهی بر خود، حواس مشترک و معماری در نظر گرفت که باتوجه به رابطه میان مؤلفه های مستقل و وابسطه در معماری شکل می گیرد. تفاصيل المقالة