هدف از پژوهش حاضر طراحي و اعتباریابی برنامه توسعه فردي(IDP) در بانک انصارمی باشد. پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از حیث گردآوری داده ها آمیخته بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مدیران و کارکنان بانک انصار، و همچنین صاحبنظران حوزه توسعه منابع انسانی شاغل در سازمانه أکثر
هدف از پژوهش حاضر طراحي و اعتباریابی برنامه توسعه فردي(IDP) در بانک انصارمی باشد. پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از حیث گردآوری داده ها آمیخته بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مدیران و کارکنان بانک انصار، و همچنین صاحبنظران حوزه توسعه منابع انسانی شاغل در سازمانهای مختلف که دارای تالیفات و تجارب در زمینه ی برنامه ریزی توسعه فردی بودند، تشکیل می داد. نمونه گیری در بخش کیفی پژوهش به صورت هدفمند و در بخش کمی به صورت تصادفی ساده انجام شد. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد، روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن نیز با آزمون آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تحلیل یافته های بخش کیفی از تحلیل محتوای کیفی باز و محوری استفاده شد و برای تحلیل داده های بخش کمی نیز از آزمون T تک نمونه ای استفاده شد. در مجموع یافته های بخش کیفی در 14 مضمون اصلی طبقه بندی شدندکه عبارتند از: استراتژی؛ نظام مندی؛ نیازهای فرد؛ شایستگی؛ اهداف؛ نیازهای سازمان؛ رهبران؛ پیامدها؛ بازخورد؛ روش ها؛ زمان بندی؛ فرهنگ؛ پیاده-سازی؛ و ارزیابی. مضامین 14 گانه استخراج شده از تحلیل داده ها، در نهایت در سه دسته ی کلی تحت عنوان مولفه های اجرایی، مولفه های حمایتی و دستاوردها تقسیم بندی شد. یافته های بخش کمی نشان داد که مولفه های مختلف مدل، از منظر کارکنان و مدیران بانک انصار، معتبر بوده و قابلیت پیاده سازی در بانک را دارند.
تفاصيل المقالة
برنامه توسعه فردي يكي از ابزارها مهم در راهبري توسعه منابع انساني همواره يكي از حوزههاي جذاب آموزش و توسعه منابع انساني ميباشد و توسعه مدلها و الگوهاي عملياتي در اين بخش از نيازمنديهاي مديريت آموزش و توسعه منابع انساني است. هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدلی براي اس أکثر
برنامه توسعه فردي يكي از ابزارها مهم در راهبري توسعه منابع انساني همواره يكي از حوزههاي جذاب آموزش و توسعه منابع انساني ميباشد و توسعه مدلها و الگوهاي عملياتي در اين بخش از نيازمنديهاي مديريت آموزش و توسعه منابع انساني است. هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدلی براي استقرار و تدوين برنامه توسعه فردي در سطح سازمانهاي پيشرو ميباشد. رویکرد پژوهش پيش روي كيفي و روش مورد استفاده در آن مبتني پژوهش نظریهای ميباشد. برای شناسایی عناصر مدل از روش مصاحبه با متخصصين استفاده گرديد و پس از آن براي تثبيت عناصر از روش گروههاي اسمي بهره برده شد. در نهايت براي انسجامبخشي به دادهها در قالب يك مدل و تعیین ارتباط عناصر از نرمافزار الگوسازي ساختاري تفسیري (ISM) استفاده گرديد. شرکتکنندگان در فرآیند مصاحبه با روش نمونهگیری نظری انتخاب شدند. مصاحبهها با روش کدگذاری باز و محوري سازماندهی شدند و دادهها مبتني بر تحليل مضمون طبقهيندي شدند و مضامين و مقولههاي مورد نظر به عنوان ورودي جلسات مديريتي تعاملي (با رويكرد گروههاي اسمي) وارد فرآيند مدلسازي شدند. براساس ديدگاه اجماعي و سازماندهي انجام شده، مدل به دست آمده در پنج بخش اصلي با عناوين مشروعيت بخشي نهادي (L)، الزامات و زيرساختهاي مالي، اعتباري و مقرراتي (R)، الزامات و زيرساخت هاي فني (T)، گردآوري باليني اطلاعات سند برنامه توسعه فردي (C) و اجرا و بهينه سازي سيستم توسعه فردي (I) معرفي ميشود. براي تسهيل در امر نامگذاري مدل سر واژه عناصر كليدي با هم تركيب شدند و مدلي موسوم به LRTCI بعنوان مدلي جامع و رهيافتي در استقرار نظامهاي توسعه فردي در مقاله معرفي گرديد.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.