-
حرية الوصول المقاله
1 - ارائه مدل بلوغ امنیت سایبری برای زیرساختهای حیاتی
محمد اختری محمدعلی کرامتی سید عبداله امین موسویبا پیشرفت بشر در عصر اطلاعات و ورود به عصر اطلاعات دیجیتال، وابستگی به زیرساختهای ملی بیش از گذشته اهمیت یافته است. عدم وجود امنیت سایبری در زیرساختها، سبب اختلال در کارکرد بخشهای گوناگون نظیر دولت، اقتصاد و خدماترسانی میشود. با ایجاد اختلال در زیرساختهای حیاتی، م أکثربا پیشرفت بشر در عصر اطلاعات و ورود به عصر اطلاعات دیجیتال، وابستگی به زیرساختهای ملی بیش از گذشته اهمیت یافته است. عدم وجود امنیت سایبری در زیرساختها، سبب اختلال در کارکرد بخشهای گوناگون نظیر دولت، اقتصاد و خدماترسانی میشود. با ایجاد اختلال در زیرساختهای حیاتی، ممکن است زیانهای جبرانناپذیری در زمینههای مختلف از قبیل تلفات انسانی، خسارتهای اقتصادی و از دستدادن اعتماد عمومی ایجاد شود. بدین ترتیب فناوری اطلاعات و امنیت سایبری جایگاه ویژهای در عرصه دیجیتال یافته است. بر همین اساس یکی از مهمترین چالشهایی که امروزه کشورهای مختلف با آن روبرو هستند که میتواند امنیت ملی را نیز مورد آسیب قرار دهد، حملات سایبری است. این پژوهش به دنبال ارائه مدل بلوغ امنیت سایبری برای زیرساختهای حیاتی میباشد. در این پژوهش پنج مورد از مهمترین مدلهای بلوغ امنیت سایبری مورد واکاوی قرار گرفته است. پژوهش صورتگرفته نشان میدهد که مدلهای بلوغ امنیت سایبری شباهت قابل توجهی به یکدیگر دارند با بررسی تطبیقی و مقایسهای بین مدلهای مورد واکاوی، 48 شاخص احصاء گردید، بررسی این شاخصها نشان میدهد برخی از آنها دارای همپوشانی با سایر شاخصها میباشند. بنابراین شاخصهای دارای همپوشانی براساس فراوانی در 16 گروه دستهبندی شد. سپس این گروهها به روش تجزیه و تحلیل خوشهبندی و با توجه به دادههای بهدست آمده، مورد تحلیل و آنالیز قرار گرفت و در پنج سطح ساماندهی گردید، از اینرو سطوح معرفیشده تمامی ویژگیها و شاخصهای مدلهای واکاوی شده را در بر میگیرد. از سطوح بهدست آمده و با توجه به شاخصهای معین شده در هر سطح، مدل بلوغ امنیت سایبری برای زیرساختهای حیاتی پیشنهاد گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - بررسی تطبیقی فطرت به مثابهی یکی از پیامدهای عوالم پیشین در حکمت متعالیه و معارف دینی
محمد شریفانی علی عباس آبادی محمدکاظم خواجه احسنیآیات و روایات فراوانی که دربارهی آموزهی عوالم پیشین وارد شده، اندیشمندان مسلمان را در طول تاریخ به نظریهپردازی پیرامون آن وا داشته است. حکمت متعالیه نیز به عنوان یک دستگاه معرفتی مبتنی بر روششناسی فلسفی و الهامگرفته از آموزههای ناب دینی، از این قاعده برکنار نیست؛ أکثرآیات و روایات فراوانی که دربارهی آموزهی عوالم پیشین وارد شده، اندیشمندان مسلمان را در طول تاریخ به نظریهپردازی پیرامون آن وا داشته است. حکمت متعالیه نیز به عنوان یک دستگاه معرفتی مبتنی بر روششناسی فلسفی و الهامگرفته از آموزههای ناب دینی، از این قاعده برکنار نیست؛ لذا ملاصدرا نظریهی ویژهای در مورد عوالم پیشین و نحوهی حضور انسان در آنجا ابراز داشته است. او معتقد است انسانها در رتبهای (نه زمانی) پیش از ظهور در عالم دنیا، هویات عقلیای داشتهاند که از پشت پدران عقلیشان بیرون کشیده شده و با شهود ربوبیت پروردگار، با زبان حال «بلی» گفتهاند و میثاق سپردهاند. در روایات شیعی نیز به وضوح از دو عالم «ارواح» (روحهای بدون بدن) و «ذر» (طینتهای دارای اراده و ادراک) سخن به میان آمده است. اما یکی از پیامدهای کلامی-معرفتی باور به این آموزه، مسألهی فطرت است. بر اساس نظریهی صدرالمتألهین، حضور در عوالم پیشین تأثیری در پیدایی و نیز کیفیت این حقیقت در انسان ندارد؛ زیرا فطرت عبارت است از خلقت ویژهی آدمی که در همهی انسانها مشترک و یکسان است. اما با توجه به روایات شیعی، فطرت انسان نتیجهی حضور و معرفت او در عوالم پیشین است؛ از این رو اولاً فطرتهای انسانها کاملاً یکسان نیستند، ثانیاً اختیار و انتخابهای انسان در نحوهی شکلگیری فطرت او نقش دارد، و ثالثاً برخی فطرتها ممدوح و برخی دیگر مذمومند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - بررسی تطبیقی عاملیت انسانی در نظریه شناختی- اجتماعی بندورا و رویکرد اسلامیِ«انسان به منزله عامل
مهدی ناصر زعیم رضا محمدی چابکی خسرو باقری جلیل فتح آبادی امید شکریهدف مقاله حاضر بررسی تطبیقی-اجتماعی بندورا و رویکرد اسلامیِ «انسان به منزله عامل» است. بندورا، عاملیت را به معنای تأثیر ارادی بر عملکرد خود و رویدادهایی میداند که واجد خصیصههای عامل «محیطی بودن، عمدی بودن، پیشاندیشی، خود واکنشسازی و تأمّل در خود» است. از سوی دیگر د أکثرهدف مقاله حاضر بررسی تطبیقی-اجتماعی بندورا و رویکرد اسلامیِ «انسان به منزله عامل» است. بندورا، عاملیت را به معنای تأثیر ارادی بر عملکرد خود و رویدادهایی میداند که واجد خصیصههای عامل «محیطی بودن، عمدی بودن، پیشاندیشی، خود واکنشسازی و تأمّل در خود» است. از سوی دیگر در دیدگاه اسلامی، انسان براساس مفهوم عاملیت مورد نظر است و عمل و عاملیت شناختی، گرایشی و ارادی است. مطالعه عاملیت او، بر پایه سه مبنای اساسی حاضر به لحاظ روششناختی، مطالعهای تطبیقی است که مبتنی بر مقایسه شباهتها و تفاوتها و ریشهیابی آنهاست. در بخش تربیتی نیز از روش استنتاجی فرانکنا استفاده شده است. مبانی و جنبههای عاملیت در هر دو دیدگاه اشتراک زیادی با هم دارند به نوعی که پیشاندیشی و تأمّل در خود از دیدگاه اول را میتوان ناظر بر شناخت در رویکرد دوم؛ همچنین خود واکنشسازی و عمدی بودن در رویکرد اول را به ترتیب ناظر بر مبنای عاطفی و ارادی در رویکرد دوم دانست. با این وجود، دو دیدگاه در موضوعاتی همچون مفهوم عمل و عملکرد، ماهیت تعامل، جنبههای شناختی، عاطفی و ارادی، فطرت، مسئولیت و اخلاق تفاوتهایی دارند که پیامدهایی برای تعلیموتربیت خواهند داشت از جمله اینکه رویکرد اول بر اهمیت ساختار تأکید دارد در حالی که رویکرد دوم، وزن بیشتر را به عاملیت فردی میدهد. با توجه به اهمیت بحث عاملیت انسان که در هر دو دیدگاه مورد توجه قرار گرفته، در استنتاجهای تربیتی بر وجوه مشترک دو دیدگاه تأکید شده است. تفاصيل المقالة