كارآفريني موتور محرك توسعه و پيشرفت اقتصادي و ايجاد شغل و اصلاح اجتماع محسوب ميشود. كارآفريني فرايند اشتغالزایی و كسب سود از تركيب ارزشمند منابع میباشد. اصطلاح كارآفرين به كسي اطلاق ميشود كه متعهد شود مخاطرههاي يك فعاليت اقتصادي را سازمادهي، اداره و تقبل كند. كارآ أکثر
كارآفريني موتور محرك توسعه و پيشرفت اقتصادي و ايجاد شغل و اصلاح اجتماع محسوب ميشود. كارآفريني فرايند اشتغالزایی و كسب سود از تركيب ارزشمند منابع میباشد. اصطلاح كارآفرين به كسي اطلاق ميشود كه متعهد شود مخاطرههاي يك فعاليت اقتصادي را سازمادهي، اداره و تقبل كند. كارآفرينان نقش مهمي در حركت چرخهاي توسعه اقتصادي به عهده دارند و منشاء تحولات بزرگ در زمينههاي صنعتي، توليدي و خدماتي در سطح سازمانها محسوب میشوند. لذا يکي از مهمترین چالشهاي پیش روی کارآفرينان و یا شايد مهمترين مانع آنها براي راهاندازي و استمرار کسب و کارشان، تأمین منابع مالی مورد نیاز است. هدف از اجراي تحقيق حاضر، مطالعه روشهاي چهارگانه تأمين مالي در طرحهاي کارآفرينانه استان مازندران ميباشد. جامعه آماري، 141 کارآفرین بودهاند که تعداد 110 نفر به عنوان نمونه انتخاب، سپس با جمعآوري دادههاي مورد نياز با استفاده از پرسشنامهای با اجزاء استاندارد و ضريب پايايي 79%، به آزمون فرضيات چهارگانه پرداخته شده است. يافتهها نشان دادهاند كه تمامي چهار روش تأمين مالي هر كدام با شدت و ضعف خاص خود مورد توجه كارآفرينان بودهاند. از اين نظر، روش سرمايه شخصي در اولويت اول و روشهاي استقراض، سهام و منابع داخلي در اولويتهاي بعدي بودهاند. به علاوه اينكه كارآفرينان مورد مطالعه، در مجموع آگاهيهاي كمتري از روشهاي مختلف و متنوع تأمين مالي دارند و تنها روشهايي را مورد توجه و تدقيق قرار دادهاند كه در جامعه امروزين ما رايج و مصطلح بوده و همه به صورت عام مورد استفاده قرار ميدهند. در پايان نتيجهگيري شده كه لازم است نوآوريهايي در اين زمينه انجام شود و به ديگر روشهاي متنوع تأمين مالي نيز توجه شود.
تفاصيل المقالة
در دهههاي اخير کاهش نابرابري درآمد جزء اهداف عمده راهبرد توسعه اقتصادي و اجتماعي و حتي از وظايف مهم دولتها محسوب ميشود. از اينرو، توجه به نابرابري درآمد و تجزيه و تحليل آثار توزيعي سياستهاي اعمال شده بر آن براي افزايش رشد اقتصادي از اهميت ويژهاي برخوردار شده است. أکثر
در دهههاي اخير کاهش نابرابري درآمد جزء اهداف عمده راهبرد توسعه اقتصادي و اجتماعي و حتي از وظايف مهم دولتها محسوب ميشود. از اينرو، توجه به نابرابري درآمد و تجزيه و تحليل آثار توزيعي سياستهاي اعمال شده بر آن براي افزايش رشد اقتصادي از اهميت ويژهاي برخوردار شده است. از طرفي ديگر امروزه توانايي دستيابي به نوآوريها با بهرهگيري از منابع انساني خلاق به عنوان نخستين گام براي تبديل دانش به ثروت شناخته شده است. لذا با توجه به اهميت کليدي نوآوري در اقتصادهاي نوين، پژوهش حاضر به بررسي تأثير نوآوري بر نابرابري درآمد کشورهاي OPEC و کشورهاي توسعهيافته منتخب OECD طي دوره زماني 2009-1995 ميپردازد. نتايج مطالعه حاکي از آن است که وضعيت کشورهاي OPEC در مقايسه با کشورهاي OECD در شاخصهاي جيني و نوآوري ضعيف و نامطلوب ميباشد که اين امر ناشي از فقدان هماهنگي سياستهاي کلان اقتصادي با سياستهاي علمي و پژوهشي است. همچنين بر اساس نتايج به دست آمده، اکثر کشورهايي که درحمايت از فعاليتهاي نوآورانه موفقتر عمل کردهاند داراي توزيع درآمد بهتري هستند. بنابراين کشورهاي مورد مطالعه در مسير حرکت از اقتصاد منابع و سرمايهمحور به سوي اقتصاد دانشمحور، حمايت از فعاليتهاي نوآورانه و کاهش نابرابري درآمد ضروري است جهتگيري سياستهاي کلان اقتصادي آنان هماهنگ با سياستهاي پژوهشي و آموزشي باشد.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.