امروزه ضعف مطالعات فقرسنجي و رويكردهاي فرد مبنا در بررسي فقر در شهرها تقريباً بر همگان آشكار شده است. مي توان گفت شناخت و تحليل واقع بينانه فقر در مناطق شهري نيازمند افزودن بُعد مكاني و زماني مسئله است. زماني كه صحبت از فقر به ميان مي آيد، بُعد فضايي يا مكاني آن بايد د أکثر
امروزه ضعف مطالعات فقرسنجي و رويكردهاي فرد مبنا در بررسي فقر در شهرها تقريباً بر همگان آشكار شده است. مي توان گفت شناخت و تحليل واقع بينانه فقر در مناطق شهري نيازمند افزودن بُعد مكاني و زماني مسئله است. زماني كه صحبت از فقر به ميان مي آيد، بُعد فضايي يا مكاني آن بايد درنظر گرفته شود.
اين مقاله با روش توصيفي و تحليلي و با تكيه بر داده هاي بلوك آماري كلان شهر تهران در سه دوره سرشماري 1375-1385 و 1390 به بررسي تغيير و تحولات فقر و پويايي آن پرداخته تا بتواند الگوي فضايي تحرك فقر در اين كلان شهر را ارائه نمايد.
نتايج تحقيق كه با استفاده از آماره موران محلي و خودهمبستگي فضايي به دست آمده، نشان مي دهد كه فقر در كلان شهر تهران طي ادوار موردمطالعه به سمت خوشه اي شدن حركت كرده و از حالت متفرق به وضعيت به هم پيوسته و خوشه اي تغيير شكل داده است كه مقدار آماره موران 31/0 براي سال 1375، 41/0 براي سال 1385 و 78/0 براي سال1390 مي باشد، نيز مويد همين امر است.
تفاصيل المقالة
تئوري محدوديتها نوعي فلسفه مديريتي است که از يک ديدگاه سيستمي براي درک و تحليل کل سيستم استفاده ميکند. با اين نگرش امکان شناسايي ورفع محدوديت دريک فرآيند نظاممند تغيير وجود دارد. ابزارهايي که تئوري محدوديتها براي شناسايي، رفع و انتقال از شرايط نامطلوب فعلي به شرايط مط أکثر
تئوري محدوديتها نوعي فلسفه مديريتي است که از يک ديدگاه سيستمي براي درک و تحليل کل سيستم استفاده ميکند. با اين نگرش امکان شناسايي ورفع محدوديت دريک فرآيند نظاممند تغيير وجود دارد. ابزارهايي که تئوري محدوديتها براي شناسايي، رفع و انتقال از شرايط نامطلوب فعلي به شرايط مطلوب آتي استفاده ميکند، فرآيند تفکر نام دارد. فرايند تفکر تئوري محدوديتها شامل مجموعهاي از ابزارهاي پنجگانه منطقي است که اين ابزارها ساختار سيستمي و نطام مند را براي درک موقعيتهاي جاري و تعيين استراتژي مطلوب جهت رسيدن به اهداف مطلوب ايجاد کردهاند.. اما همواره اين نياز وجود دارد که تاثير عوامل مختلف در فرآيند تغيير بصورت حلقههاي بازخوردي و در بلندمدت بررسي شود. از اينرو در اين مقاله براي پوشش اين ضعف پيشنهاد ميشود که از متدلوژي پوياييهاي سيستمي استفاده شود. در واقع هدف اصلي اين مقاله توصيف و نمايش چگونگي ترکيب متدلوژيهاي تئوري محدوديتها با پوياييهاي سيستمي باتوجه به فرضيات و زيربناي فلسفي آنهاست. براي نحوه بکارگيري ترکيب اين دو رويکرد نيز از يک مورد مطالعاتي در زنجيره تامين که بسيار کليدي است، يعني مديريت موجودي استفاده کرديم. نتايج بدست آمده نشان ميدهد که ترکيب اين دو رويکرد از لحاظ زيربناي نظري، مکمل مناسبي براي درک مسئله ارائه ميدهند و موجب تحليل مسائل از يک ديدگاه سيستمي و نطاممند ميشوند.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.