• فهرس المقالات مهارت‌های اجتماعی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - الگوی ساختاری بهزیستی روانشناختی مادران دانش‌آموزان کم¬توان ذهنی بر اساس ویژگی¬های فرزندشان با میانجی‏گری ذهن¬آگاهی
        طیبه  تازیکی خدامراد مومنی دکتر جهانگیر کرمی غلامعلی افروز
        پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگی‌های فرزند (مشکلات رفتاری و مهارت‌های اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مادران دانش‌آموزان کم‌توان ذهنی با نقش میانجیگر ذهن‌آگاهی مادر انجام شد. پژوهش از نوع توصیفی‌ـ همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش‌آموزان دارای کم‌توانی ذهنی مدارس ابت أکثر
        پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگی‌های فرزند (مشکلات رفتاری و مهارت‌های اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مادران دانش‌آموزان کم‌توان ذهنی با نقش میانجیگر ذهن‌آگاهی مادر انجام شد. پژوهش از نوع توصیفی‌ـ همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش‌آموزان دارای کم‌توانی ذهنی مدارس ابتدایی کم‌توانی ذهنی استان گلستان، در سال تحصیلی 99ـ1398، و مادران آن‌ها بودند. 298 دانش‌آموز با نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارتنداز: پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان راتر (1967)، مقیاس مهارت¬هاي اجتماعی ماتسون (1983)، پرسشنامه پنج‌وجهی ذهن‌آگاهی (2006) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1980). داده‌ها با آمار توصیفی، آزمون¬ همبستگی پیرسون و مدل‌یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم‌افزارهای آماری SPSS23 و AMOS23 تحلیل شدند. نتایج حاکی از همبستگی مثبت معناداری بین مهارت‌های اجتماعی و ذهن¬آگاهی با بهزیستی روانشناختی بود. همچنین بین مشکلات رفتاری با بهزیستی روانشناختی همبستگی منفی معناداری وجود داشت. بعلاوه نقش میانجی ذهن‌آگاهی در رابطه ویژگی‏های فرزند (مشکلات رفتاری و مهارت¬های اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مورد تأیید قرار گرفت (01/0>P). از یافته‌های پژوهش چنین استنباط می¬شود که با کاهش مشکلات رفتاری و افزایش مهارت¬های اجتماعی دانش‌آموزان در مدراس می¬توان زمینه بهبود بهزیستی روانشناختی مادران آن‌ها را ایجاد نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - اثربخشی آموزش گروهی والدگری‌ مثبت به مادران و تأثیر آن بر پرخاشگری و مهارت‌های اجتماعی کودکان
        سید مجتبی  عقیلی آرزو  اصغری میترا نمازی
        هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی والدگری‌ مثبت به مادران و تأثیر آن بر پرخاشگری و مهارت‌های اجتماعی کودکان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون_پس‌آزمون با گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مادران کودکان پیش‌دبستانی مدارس منطقه یک أکثر
        هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی والدگری‌ مثبت به مادران و تأثیر آن بر پرخاشگری و مهارت‌های اجتماعی کودکان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون_پس‌آزمون با گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مادران کودکان پیش‌دبستانی مدارس منطقه یک شهر گرگان در سال 1397 بودند. روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای بود، بدین ترتیب که از بین مدارس مقطع پیش‌دبستان، منطقه یک شهر گرگان، به‌تصادف 2 مدرسه انتخاب شد و در مرحله بعدی از هر مدرسه 2 کلاس به‌صورت تصادفی انتخاب شدند و از جامعه آماری، 60 مادر انتخاب شدند و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) جای‌دهی شدند. گروه آزمایش به مدت 4 هفته، هفته‌ای 2 جلسه مورد آموزش قرار گرفتند و در گروه گواه مداخله‌ای انجام نشد. در پایان پس‌آزمون اجرا و ۳ ماه بعد پیگیری انجام شد. داده‌ها با آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. یافته‌ها نشان‌دهنده آن است که برنامه آموزشی والدگری ‌مثبت بر هر چهار مؤلفه پرخاشگری و مهارت‌های اجتماعی کودکان پیش‌دبستانی اثربخش بوده است (05/0>P). نتایج نشان داد که آموزش والدگری مثبت از کارایی لازم برای کاهش پرخاشگری و افزایش مهارت‌های اجتماعی کودکان پیش‌دبستانی برخوردار است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - ارائه الگوی تولید قصه‌های دیجیتال توسط کودکان و نقش تولید آن بر مهارت‌های اجتماعی و هوش هیجانی کودکان (مطالعه موردی: مدارس هوشمند استان کرمان)
        فاطمه  اعتمادی فهیمه  باب الحوائجی سید علی  حسینی المدنی
        هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی تولید قصه‌های دیجیتال توسط کودکان و نقش تولید آن بر مهارت‌های اجتماعی و هوش هیجانی کودکان مدارس هوشمند استان کرمان بود. بر این اساس، در این پژوهش ابتدا مراحل تولید قصه‌های دیجیتال از طریق مطالعات اکتشافی و نظرسنجی از خبرگان آگاه به موضوع با أکثر
        هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی تولید قصه‌های دیجیتال توسط کودکان و نقش تولید آن بر مهارت‌های اجتماعی و هوش هیجانی کودکان مدارس هوشمند استان کرمان بود. بر این اساس، در این پژوهش ابتدا مراحل تولید قصه‌های دیجیتال از طریق مطالعات اکتشافی و نظرسنجی از خبرگان آگاه به موضوع با استفاده از تکنیک دلفی، مورد شناسایی قرار گرفت و سپس این مراحل در قالب الگوي طراحی شده در جامعه آماري مورد نظر آموزش داده شد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش‌هاي توصیفی- همبستگی است که به روش پیمایشی انجام شده است. همچنین این پژوهش از نظر هدف، توسعه اي- کاربردي است. روش گردآوري اطلاعات در این پژوهش، ترکیبی از مطالعات کتابخانه‌اي و میدانی است و ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه است. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از مدلسازی معادلات ساختاری به همراه نرم‌افزارهای SPSS و smart pls استفاده شده است. یافته‌هاي پژوهش ضمن تأیید الگوي پیشنهادي پژوهش، نشان داد که تولید قصه دیجیتال بر تغییر مهارت‌های اجتماعی در دانش آموزان مورد بررسی پس از آزمون تاثیر دارد و مهارت‌های اجتماعی دانش آموزان افزایش یافته است که نشان‌دهنده تأثیر تولید قصه دیجیتال بر مهارت‌های اجتماعی دانش آموزان مورد بررسی پس از آزمون است. همچنین تولید قصه دیجیتال بر هوش هیجانی دانش آموزان مورد بررسی پس از آزمون تاثیر دارد و هوش هیجانی دانش آموزان افزایش یافته است که نشان‌دهنده تأثیر ایجاد قصه دیجیتال بر هوش هیجانی دانش آموزان مورد بررسی پس از آزمون است. تفاصيل المقالة