با پیشرفت بشر در عصر اطلاعات و ورود به عصر اطلاعات دیجیتال، وابستگی به زیرساختهای ملی بیش از گذشته اهمیت یافته است. عدم وجود امنیت سایبری در زیرساختها، سبب اختلال در کارکرد بخشهای گوناگون نظیر دولت، اقتصاد و خدماترسانی میشود. با ایجاد اختلال در زیرساختهای حیاتی، م أکثر
با پیشرفت بشر در عصر اطلاعات و ورود به عصر اطلاعات دیجیتال، وابستگی به زیرساختهای ملی بیش از گذشته اهمیت یافته است. عدم وجود امنیت سایبری در زیرساختها، سبب اختلال در کارکرد بخشهای گوناگون نظیر دولت، اقتصاد و خدماترسانی میشود. با ایجاد اختلال در زیرساختهای حیاتی، ممکن است زیانهای جبرانناپذیری در زمینههای مختلف از قبیل تلفات انسانی، خسارتهای اقتصادی و از دستدادن اعتماد عمومی ایجاد شود. بدین ترتیب فناوری اطلاعات و امنیت سایبری جایگاه ویژهای در عرصه دیجیتال یافته است. بر همین اساس یکی از مهمترین چالشهایی که امروزه کشورهای مختلف با آن روبرو هستند که میتواند امنیت ملی را نیز مورد آسیب قرار دهد، حملات سایبری است. این پژوهش به دنبال ارائه مدل بلوغ امنیت سایبری برای زیرساختهای حیاتی میباشد. در این پژوهش پنج مورد از مهمترین مدلهای بلوغ امنیت سایبری مورد واکاوی قرار گرفته است. پژوهش صورتگرفته نشان میدهد که مدلهای بلوغ امنیت سایبری شباهت قابل توجهی به یکدیگر دارند با بررسی تطبیقی و مقایسهای بین مدلهای مورد واکاوی، 48 شاخص احصاء گردید، بررسی این شاخصها نشان میدهد برخی از آنها دارای همپوشانی با سایر شاخصها میباشند. بنابراین شاخصهای دارای همپوشانی براساس فراوانی در 16 گروه دستهبندی شد. سپس این گروهها به روش تجزیه و تحلیل خوشهبندی و با توجه به دادههای بهدست آمده، مورد تحلیل و آنالیز قرار گرفت و در پنج سطح ساماندهی گردید، از اینرو سطوح معرفیشده تمامی ویژگیها و شاخصهای مدلهای واکاوی شده را در بر میگیرد. از سطوح بهدست آمده و با توجه به شاخصهای معین شده در هر سطح، مدل بلوغ امنیت سایبری برای زیرساختهای حیاتی پیشنهاد گردید.
تفاصيل المقالة
هدف مقاله حاضر بررسی تطبیقی-اجتماعی بندورا و رویکرد اسلامیِ «انسان به منزله عامل» است. بندورا، عاملیت را به معنای تأثیر ارادی بر عملکرد خود و رویدادهایی میداند که واجد خصیصههای عامل «محیطی بودن، عمدی بودن، پیشاندیشی، خود واکنشسازی و تأمّل در خود» است. از سوی دیگر د أکثر
هدف مقاله حاضر بررسی تطبیقی-اجتماعی بندورا و رویکرد اسلامیِ «انسان به منزله عامل» است. بندورا، عاملیت را به معنای تأثیر ارادی بر عملکرد خود و رویدادهایی میداند که واجد خصیصههای عامل «محیطی بودن، عمدی بودن، پیشاندیشی، خود واکنشسازی و تأمّل در خود» است. از سوی دیگر در دیدگاه اسلامی، انسان براساس مفهوم عاملیت مورد نظر است و عمل و عاملیت شناختی، گرایشی و ارادی است. مطالعه عاملیت او، بر پایه سه مبنای اساسی حاضر به لحاظ روششناختی، مطالعهای تطبیقی است که مبتنی بر مقایسه شباهتها و تفاوتها و ریشهیابی آنهاست. در بخش تربیتی نیز از روش استنتاجی فرانکنا استفاده شده است. مبانی و جنبههای عاملیت در هر دو دیدگاه اشتراک زیادی با هم دارند به نوعی که پیشاندیشی و تأمّل در خود از دیدگاه اول را میتوان ناظر بر شناخت در رویکرد دوم؛ همچنین خود واکنشسازی و عمدی بودن در رویکرد اول را به ترتیب ناظر بر مبنای عاطفی و ارادی در رویکرد دوم دانست. با این وجود، دو دیدگاه در موضوعاتی همچون مفهوم عمل و عملکرد، ماهیت تعامل، جنبههای شناختی، عاطفی و ارادی، فطرت، مسئولیت و اخلاق تفاوتهایی دارند که پیامدهایی برای تعلیموتربیت خواهند داشت از جمله اینکه رویکرد اول بر اهمیت ساختار تأکید دارد در حالی که رویکرد دوم، وزن بیشتر را به عاملیت فردی میدهد. با توجه به اهمیت بحث عاملیت انسان که در هر دو دیدگاه مورد توجه قرار گرفته، در استنتاجهای تربیتی بر وجوه مشترک دو دیدگاه تأکید شده است.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.