• فهرس المقالات فرایند تصمیم‌گیری

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تعیین اولویت‌های اکتساب فناوري در یک سازمان صنعتی؛ مطالعه موردی شناورهاي کلاس متوسط
        حسین اثباتی سید حبیب الله طباطبائیان
        حدود 3000 كيلومتر خطوط ساحلي، دسترسي به دريا در شمال و جنوب كشور، دسترسي به آب‏هاي آزاد (اقيانوس هند)، از جمله مزيت‌هاي مهم جغرافيايي كشور در حوزه دريايي بوده و سبب شده صنايع دريايي دارای جايگاه ويژه‌اي در اقتصاد كشور ‌باشد. صرفه اقتصادی ترانزیت دریایی و بهره‌برداری حدا أکثر
        حدود 3000 كيلومتر خطوط ساحلي، دسترسي به دريا در شمال و جنوب كشور، دسترسي به آب‏هاي آزاد (اقيانوس هند)، از جمله مزيت‌هاي مهم جغرافيايي كشور در حوزه دريايي بوده و سبب شده صنايع دريايي دارای جايگاه ويژه‌اي در اقتصاد كشور ‌باشد. صرفه اقتصادی ترانزیت دریایی و بهره‌برداری حداکثری از منابع دریا، ضرورت جايگزيني شناورهاي فرسوده چوبی با شناورهاي لندینگ‌کرافت را دو چندان نموده است. بدین منظور مهمترین اهداف این تحقیق توسعه حمل و نقل دریایی و ترانزیت کالا و دستیابی به توانمندی تولید شناورهای لندینگ کرافت می‌باشد. سرمایه‌گذاران و تأمین‌کنندگان شناور در تصمیم‌گیری نحوه تأمین، با دو سؤال روبرو هستند 1) اولویت سرمایه‌گذاری براساس کدام روش اکتساب است؟ و2) توانمندی صنعت نسبت به روش انتخاب شده در چه سطحی قرار دارد؟ اين تحقیق ابتدا با تعاريفي از فناوري و انتقال فناوري، زوایای مختلف فرایند اکتساب فناوري، از شناسایی، انتخاب، انتقال، بهره‌برداری و اشاعه را مورد بررسی قرار داده است. مدل‌های تصمیم‌گیری ارائه شده توسط آقایان لیتل و فورد شناسایی و براساس داده‌های فوق مدلی برای تحقیق ارائه شده است. در اولین گام سازماندهی و ساختار اجرایی پروژه اکتساب تعیین و تقسیم وظایف اعضا صورت گرفت. ارزیابی توانمندی صنعت و شناسایی و ارزیابی تأمین‌‌کنندگان از مهم‌ترین فعالیت‌های گام دوم بوده است. داده‌های حاصله به وسیله مدل فورد مورد بررسی قرار گرفت. این پارامترها، تصویری شفاف برای تصمیم‌گیری مناسب مدیران ارشد ایجاد نمود و اقدامات لازم برای اکتساب شناورهای لندینگ کرافت از طریق همکاری مشترک صورت پذیرفت و در انتها مزايا و معايب نحوه دستیابی، توسعه درون‌زا و انتقال، مورد بررسی قرار گرفته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - تصمیم گیری منفعلانه هوشمند برای حسگرهای بیدارشونده در پایش سازه‌ای
        سیدسهند نقیب هاشمی سید امیر اصغری توچائی محمدرضا بینش مروستی
        امروزه از ساختمان‌های اداری و مسکونی گرفته تا ابنیه تاریخی و ساختمان‌های حساس و پراهمیت، نیاز به مراقبت و پایش ویژه دارند. بدیهی است چنین پایشی دارای هزینه، خطا و چالش‌های بسیاری می‌باشد. شبکه‌های حسگر سیمی به دلایلی نظیر هزینه کمتر، کابردهای گسترده‌تر و نصب آسان در موا أکثر
        امروزه از ساختمان‌های اداری و مسکونی گرفته تا ابنیه تاریخی و ساختمان‌های حساس و پراهمیت، نیاز به مراقبت و پایش ویژه دارند. بدیهی است چنین پایشی دارای هزینه، خطا و چالش‌های بسیاری می‌باشد. شبکه‌های حسگر سیمی به دلایلی نظیر هزینه کمتر، کابردهای گسترده‌تر و نصب آسان در موارد زیادی در حال جایگزینی با شبکه‌های حسگر بی‌سیم هستند. در سازه‌های مختلف بسته به وضعیت و نوع سازه، مواردی نظیر مصرف انرژی، دقت و همچنین تحمل اشکال در از بین رفتن گره‌های حسگر حایز اهمیت می‌باشند. بالاخص که با استفاده از شبکه‌های حسگر بی‌سیم، موارد یادشده، چالش‌هایی دایمی هستند که با وجود تحقیقات صورت‌گرفته، ظرفیت بهبودیافتن دارند. ایده اصلی مقاله پیش رو عبارت است از استفاده رویکردی نوآورانه در به کارگیری از فرایند تصمیم‌گیری مارکوف و حسگرهای بیدارشونده، تا به این وسیله هزینه و خطا در پایش سازه‌های پایا و نیمه‌پایا را نسبت به روش‌های فعلی کاهش دهیم و بر اساس صورت مسئله، مزایایی را در پیاده‌سازی و اجرا به همراه داشته باشیم. بنابراین نوآوری روش پیشنهادی، استفاده از فرایند تصمیم‌گیری مارکوف و حسگرهای بیدارشونده به منظور ارائه روشی نوین و بهینه‌تر نسب به روش‌های موجود به صورت اختصاصی برای پایش سلامت سازه‌ای سازه‌های پایا و نیمه‌پایا است. این رویکرد در قالب شش گام تشریح شده است و در مقابل، روش‌های پرکاربردی مورد مقایسه قرار گرفته‌اند بدین گونه که در محیط شبیه‌سازی CupCarbon، با سنجه‌های مختلفی آزمایش و شبیه‌سازی شده‌اند. نتایج نشان می‌دهد راهکار پیشنهادی در مقایسه با راهکارهای مشابه در موارد کاهش مصرفی انرژی از 11 تا 70 درصد، تحمل‌پذیری اشکال در تبادل پیام‌ها از 10 تا 80 درصد و همچنین در مبحث هزینه کل از 93 تا 97 درصد بهبود به دست آورده است. تفاصيل المقالة