-
حرية الوصول المقاله
1 - نویافتههای بقایای معماری اواخر دوران ساسانی و اوایل اسلامی در حوضه رودخانه سیمره (زاگرس مرکزی)
مهناز شریفیحکومت ساسانی در دوران میانی و اواخر حکومت از زمان شاپور دوم بهتدریج مرکزیت سیاسی خود را از فارس به سرزمین باز و استراتژیک بینالنهرین انتقال داد. قطعاً هدف از این انتقال مرکز قدرت، تسلط بیشتر بر مرزهای غربی و سرزمینهای حاصلخیز عراق و خوزستان بوده است. درههای زاگرس م أکثرحکومت ساسانی در دوران میانی و اواخر حکومت از زمان شاپور دوم بهتدریج مرکزیت سیاسی خود را از فارس به سرزمین باز و استراتژیک بینالنهرین انتقال داد. قطعاً هدف از این انتقال مرکز قدرت، تسلط بیشتر بر مرزهای غربی و سرزمینهای حاصلخیز عراق و خوزستان بوده است. درههای زاگرس مرکزی به عنوان نزدیکترین مناطق مرتفع به مرکزیت سیاسی در این دوره بهشدت مورد توجه واقع شدند که از جمله این دلایل، واقع شدن در مسیر شاهراه ارتباطی بین مرکزیت امپراتوری با مرکزیت سیاسی، حاصلخیزی و تنوع زیستمحیطی را میتوان برشمرد.وجود استقرارهایی از دوره ساسانی با تراکم نسبتاً بالاتر از حد توان زیست محیطی، واقع شدن در درههای طبیعی غیر قابل دسترس، دوری از مسیر راههای ارتباطی اصلی و از همه مهمتر ایجاد یکباره و همزمان آنها، نشان دهنده حضور مردمانی است که به دور از تیررس اعراب به مقاومت پراکنده و ادامه حیات خود ادامه داده اند،(به طوریکه تمام این محوطهها بر روی خاک بکر و نه در راستای تداوم استقراری از دوره قبل بنا شدهاند).کاوشهای جدید باستانشناسی منجر به نمایان شدن بخشی از بقایای معماری مربوط به خانههای اعیانی - اشرافی و خانههای مسکونی شد. در این مقاله برآنیم که علاوه بر ارزیابی کارکرد و قدمت محوطههای نویافته به پرسشهایی از جمله چگونگی ارتباط بین بناهای اربابی همدوره در منطقه سیمره بپردازیم. نتایج بهدست آمده نشانگر تداوم استقرار از دوره ساسانی تا اوایل اسلام در این بناهاست که مدارک سفالین دلیلی محکم بر تأیید این تاریخگذاری است. لذا این نوشتار تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد که کارکرد بقایای معماری بهدست آمده چیست و متعلق به کدام فاز زمانی است؟ پژوهش حاضر بر مبنای کاوشهای باستانشناسی طی سالهای اخیر صورت گرفته و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، سعی در تبیین آثار معماری دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - غرق شدن ناگهانی پلاتفرم کربناتۀ کرتاسۀ پسین در حوضۀ رسوبی زاگرس مرکزی: مطالعۀ موردی از عضو شیلی لافان در یکی از میادین نفتی دشت آبادان، جنوب غربی ایران
مریم کیا نی فرد علی حسین جلیلیان ناصر ارزانیپیشروی سریع آب دریاها و غرق شدن پلاتفرمهای کربناته یکی از رویدادهای مهم زمینشناسی کرتاسۀ پسین بعد از ناپیوستگی جهانی تورونین است. در بخشهای مرکزی و شرقی حوضۀ رسوبی زاگرس، نهشتههای حاصل از پیشروی دریای کرتاسۀ پسین بر روی سازند سروک با نام عضو لافان شناخته شدهاند که أکثرپیشروی سریع آب دریاها و غرق شدن پلاتفرمهای کربناته یکی از رویدادهای مهم زمینشناسی کرتاسۀ پسین بعد از ناپیوستگی جهانی تورونین است. در بخشهای مرکزی و شرقی حوضۀ رسوبی زاگرس، نهشتههای حاصل از پیشروی دریای کرتاسۀ پسین بر روی سازند سروک با نام عضو لافان شناخته شدهاند که متشکل از رسوبات شیلی همراه با لایههای نازک آهک رسی میباشد که در بعضی از میدانهای نفتی جنوب ایران، سنگپوش مخزن سازند سروک است. با استناد به جایگاه چینهنگاری عضو لافان در میان سازندهای سروک و ایلام و حضور زون زیستی Charophytes-Ostracods در این عضو، میتوان سن کنیاسین را برای آن در نظر گرفت و از این نظر با سازند شیلی سورگاه در ناحیه لرستان همارز دانست. بهمنظور آگاهی از رویدادهای کرتاسۀ پسین در جنوب زاگرس مرکزی، بهخصوص مطالعه شواهد تغییرات سطح آب دریا، دادههای مربوط به عضو لافان در دو چاه از میدان نفتی آزادگان در دشت آبادان مورد بررسی قرار میگیرد. در مطالعۀ نمونهها و پتروگرافی این واحد سنگچینهای، یک رخسارۀ شیلی و دو ریزرخسارۀ کربناته از نوع مادستون تا وکستون کاروفیتدار با بایوکلاست و وکستون فرامینیفر پلانکتونیکدار با بایوکلاست شناخته شدهاند. این ریزرخسارهها گواه نهشته شدن مجموعۀ رسوبات عضو لافان در محیطهای متفاوتی از نوع حدواسط لبشور و بخشهای عمیقتر دریا هستند. نتایج این تحقیق نشان داد که با پایین افتادن سطح آب دریا در زمان تورونین، بخشهایی از پلاتفرم کربناتۀ سازند سروک از آب خارج شد و امکان فعال شدن آبراههها در حواشی آن فراهم شد. با پیشروی دریای کرتاسۀ پسین بر روی سطح فرسایش یافتۀ متشکل از کربناتهای سنومانین-تورونین و غرق شدن کانالهای حاصل از ورود آبراهههای ساحلی، محیطهای حدواسط از جمله خلیجهای دهانهای بهوجود آمدند. با اختلاط آبهای شیرین و شور در این خلیجها، رسوبات بخش پایینی عضو لافان در زمانی محدود بر جای گذاشته شدند که با افزایش سریع عمق آب ناشی از بالا آمدن سطح آب دریا و فرونشینی حوضه توسط رخسارههای مربوط به بخش عمیقتر دریای باز (شیل پلاژیک) پوشانده شدهاند. این تغییر ناگهانی و بدون واسطۀ نهشتههای محیط حدواسط به رخسارههای بخش عمیقتر دریا نشانۀ غرق شدن پلاتفرم کربناتۀ مناطق مرکزی زاگرس در کنیاسین است. شواهدی همچون قاعدۀ فرسایشی، توالی بهسمت بالا عمیقشونده، فراوانی رخسارۀ مادستونی (شیل) و پیوستگی و پوشیده شدن با کربناتهای دریایی نیز مؤید چنین نتیجهای است. بررسی تغییرات عمودی ریزرخسارهها و شدت پرتو گامای نمودار چاهپیمایی بُرشهای مورد مطالعه نشان میدهد که عضو لافان، دسته رخسارههای تراز پایین ، دسته رخسارههای پیشرونده و سطح حداکثر غرقشدگی یک سکانس رسوبی رده سوم (5-5/0 میلیون سال) را در بر میگیرد. این سکانس با ناپیوستگی فرسایشی آغاز و پس از تشکیل رسوبات خلیج دهانهای و بخشهای عمیقتر دریا توسط بخش زیرین کربناتهای سازند ایلام (سانتونین) بهعنوان دسته رخسارههای تراز بالا تکمیل شدهاست. تفاصيل المقالة