-
حرية الوصول المقاله
1 - بررسی رابطه متغیرهای اثرگذار بر توسعه علم، توسعه فناوری و رشد اقتصادی درایران با رویکرد پویایی سیستم
هومن شبابی محمود يحيي زاده فر سعید راسخی میثم شیرخداییسهم خدمات دانش بنیان و صنایع مبتنی بر فناوری های پیشرفته در تولید ناخالص داخلی بسیاری از کشورها رو به افزایش است به طوری که در اقتصادهای توسعه یافته ای نظیر آمریکا این سهم به 40 درصد می رسد. ورود عنصر دانش و فناوری در تابع تولید به معنای افزایش چشمگیر بازدهی هاست و غفلت أکثرسهم خدمات دانش بنیان و صنایع مبتنی بر فناوری های پیشرفته در تولید ناخالص داخلی بسیاری از کشورها رو به افزایش است به طوری که در اقتصادهای توسعه یافته ای نظیر آمریکا این سهم به 40 درصد می رسد. ورود عنصر دانش و فناوری در تابع تولید به معنای افزایش چشمگیر بازدهی هاست و غفلت از اهمیت روزافزون فناوری در رشد و توسعه اقتصادی، شکاف میان کشورهای پیشرو و عقب مانده تر را به صورت نمایی افزایش می دهد. پژوهش حاضر ضمن مطالعه عمیق ادبیات و مشخص کردن معیارهای اثرگذار بر سه حوزه توسعه علم، توسعه فناوری و رشد اقتصادی و تعیین روابط میان آنها، 14 معیار مشترک در ارتباط این سه حوزه را شناسایی نموده و با بهره گیری از نظر خبرگان این حوزه ها (13 خبره ایرانی ساکن داخل و خارج از ایران)، در قالب رویکرد پویایی سیستم و با استفاده از نرم افزارونسیم، به بررسی رابطه میان متغیرهای این سه حوزه در ایران پرداخته است. با بررسی چهار سناریوی مختلف طی بازه زمانی ده ساله، نتایج پژوهش نشان می دهد سه حوزه مورد بررسی در شبکه ای از ارتباطات پیچیده با هم در تعامل بوده و نفش کلیدی همگرایی سیاسی- اقتصادی در این ارتباط، زمینه ساز توسعه علم، توسعه فناوری و رشد اقتصادی در ایران است. این پژوهش می تواند راهگشای سیاستگذاریهای بهتر در ایران در حوزه های مورد بررسی باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - مقايسه تطبيقي ميزان به کارگيري عوامل موثر در انتقال فناوري با رويکرد MCDM (مطالعه موردي شرکتهاي صنعت فولاد)
صدیق رئیسی محمود مهدی زاده هادی حیدری قره بلاغ مجتبی پیرهادیامروزه مدیریت فناوري یکی از مهمترین عوامل در بهبود و توسعه تولید کالا و خدمات میباشد. در سالهای اخیر به دلیل شتاب در پیشرفت علمی، بسیاری از کشورها شروع به انتقال فناوري نمودهاند. هدف اين تحقيق مقايسه تطبيقي ميزان به کارگيري عوامل موثر بر انتقال فناوري است. با توجه به أکثرامروزه مدیریت فناوري یکی از مهمترین عوامل در بهبود و توسعه تولید کالا و خدمات میباشد. در سالهای اخیر به دلیل شتاب در پیشرفت علمی، بسیاری از کشورها شروع به انتقال فناوري نمودهاند. هدف اين تحقيق مقايسه تطبيقي ميزان به کارگيري عوامل موثر بر انتقال فناوري است. با توجه به نتایج عوامل کليدي شناسايي شده در فرايند انتقال فناوري، الگویی جهت به کارگیری عوامل مؤثر بر انتقال فناوري در صنعت فولاد کشور تدوین شده است. اهدافی که در اين تحقيق دنبال شده این است که انتقال فناوري در صنعت فولاد کشور تا چه اندازه منطبق بر عوامل مؤثر بوده است. با استفاده از نظر خبرگان در رابطه با میزان اهمیت هر یک از عوامل مؤثر بر انتقال فناوري و بهرهگیری از تکنیکهای MCDM به رتبهبندی و اولویتبندی هر یک از عوامل مؤثر شناسایی شده پرداخته شده است. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه براي تحلیل و پردازش دادهها استفاده شده است و پایایی و روایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ 950/. به دست آمده است که نشان دهنده پایایی و روایی پرسشنامه میباشد. براي انجام تحليلهاي آماري از روشهاي آمار توصيفي و آزمون t تک نمونهاي، آزمون t زوجي و آزمون مقايسه ميانگين استفاده شده که همه موارد توسط نرمافزار SPSS آناليز شده است. در نهايت بر اساس الگوي پيشنهادي و نتايج ارزيابيها و تحليلها، پيشنهادهایی براي بهبود و موفقيت و اثر بخشي پروژههاي انتقال فناوري در ايران ارائه گردیده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - تعیین اولویتهای اکتساب فناوري در یک سازمان صنعتی؛ مطالعه موردی شناورهاي کلاس متوسط
حسین اثباتی سید حبیب الله طباطبائیانحدود 3000 كيلومتر خطوط ساحلي، دسترسي به دريا در شمال و جنوب كشور، دسترسي به آبهاي آزاد (اقيانوس هند)، از جمله مزيتهاي مهم جغرافيايي كشور در حوزه دريايي بوده و سبب شده صنايع دريايي دارای جايگاه ويژهاي در اقتصاد كشور باشد. صرفه اقتصادی ترانزیت دریایی و بهرهبرداری حدا أکثرحدود 3000 كيلومتر خطوط ساحلي، دسترسي به دريا در شمال و جنوب كشور، دسترسي به آبهاي آزاد (اقيانوس هند)، از جمله مزيتهاي مهم جغرافيايي كشور در حوزه دريايي بوده و سبب شده صنايع دريايي دارای جايگاه ويژهاي در اقتصاد كشور باشد. صرفه اقتصادی ترانزیت دریایی و بهرهبرداری حداکثری از منابع دریا، ضرورت جايگزيني شناورهاي فرسوده چوبی با شناورهاي لندینگکرافت را دو چندان نموده است. بدین منظور مهمترین اهداف این تحقیق توسعه حمل و نقل دریایی و ترانزیت کالا و دستیابی به توانمندی تولید شناورهای لندینگ کرافت میباشد. سرمایهگذاران و تأمینکنندگان شناور در تصمیمگیری نحوه تأمین، با دو سؤال روبرو هستند 1) اولویت سرمایهگذاری براساس کدام روش اکتساب است؟ و2) توانمندی صنعت نسبت به روش انتخاب شده در چه سطحی قرار دارد؟ اين تحقیق ابتدا با تعاريفي از فناوري و انتقال فناوري، زوایای مختلف فرایند اکتساب فناوري، از شناسایی، انتخاب، انتقال، بهرهبرداری و اشاعه را مورد بررسی قرار داده است. مدلهای تصمیمگیری ارائه شده توسط آقایان لیتل و فورد شناسایی و براساس دادههای فوق مدلی برای تحقیق ارائه شده است. در اولین گام سازماندهی و ساختار اجرایی پروژه اکتساب تعیین و تقسیم وظایف اعضا صورت گرفت. ارزیابی توانمندی صنعت و شناسایی و ارزیابی تأمینکنندگان از مهمترین فعالیتهای گام دوم بوده است. دادههای حاصله به وسیله مدل فورد مورد بررسی قرار گرفت. این پارامترها، تصویری شفاف برای تصمیمگیری مناسب مدیران ارشد ایجاد نمود و اقدامات لازم برای اکتساب شناورهای لندینگ کرافت از طریق همکاری مشترک صورت پذیرفت و در انتها مزايا و معايب نحوه دستیابی، توسعه درونزا و انتقال، مورد بررسی قرار گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - تحلیل کارکردهاي نظام نوآوري فناورانه در فناوري نسلهای نوین در صنعت ارتباطات دیجیتال
شارا آقاجانيانارتباطات دیجیتال یکی از صنایعی است که با نرخ رشد بسیار بالا در حوزه نوآوری در حال گسترش و پیشروی میباشد. این صنعت در سطح جهانی دارای تحولات گستردهای بوده، بهطوریکه مدلهای کسب و کار آن دچار دگرگونی قابل ملاحظهای براساس تغییرات فناوري نسلهای نوین در این صنعت شده ا أکثرارتباطات دیجیتال یکی از صنایعی است که با نرخ رشد بسیار بالا در حوزه نوآوری در حال گسترش و پیشروی میباشد. این صنعت در سطح جهانی دارای تحولات گستردهای بوده، بهطوریکه مدلهای کسب و کار آن دچار دگرگونی قابل ملاحظهای براساس تغییرات فناوري نسلهای نوین در این صنعت شده است. فناوري نسلهای نوین فناوری مهمی را با نام بستر شبکه داده به وجود آورده است که در این مقاله از آن به عنوان نظام نوآوری فناورانه نام برده شده است. در نظام نوآوری فناورانه موجود با ایجاد زمینههای تخریب خلاقانه1، محیط کسب و کار سازمانها را با دو آلترنتیوِ انطباق و کسب موفقیت یا فروپاشی کامل سیستم مواجه نموده است. برخلاف بسیاری از مقالات که رویکرد ساختاری و کارکردی را به صورت جداگانه جهت بررسی نظام نوآوری فناورانه به کار بردهاند. در این مقاله براساس فرآیندی مشخص مطالعات ساختاری را به عنوان پیشنیازی جهت مطالعات کارکردی معرفی نموده تا زمینههای مناسبتری برای مطالعات کارکردی فراهم شود. با استفاده از بررسی ادبیات موضوعی و مسائل موجود در صنعت، پرسشنامهای جهت ارزیابی هشت عامل کارکردی تدوین نموده، از طریق اعمال فازهای توسعه فناوري بهعنوان عاملی تأثیرگذار در وابستگی و اولویتبندی عوامل کارکردی که تاکنون کمتر به آن توجه شده است؛ کارکردها در فاز مورد نظر را اولویتبندی و عوامل مسدود کننده، نیروهای پیشران و سپس سیاستهای مورد نیاز تحلیل و تدوین شدهاند. براساس نتایج بهدست آمده، بررسی فرآیند مذکور به عنوان چارچوب مناسبی برای مطالعات کارکردی مدنظر قرار گرفته و نهایتاَ با ارائه سیاستگذاریهای مناسب، مطالعات کارکردی بیشتر را در این صنعت پیشنهاد نمودهایم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - شناسايي و اولويتبندي شايستگيهاي مديران واحدهاي تحقيق و توسعه فناوري
پیمان مهدیلو ترکمانی مصطفی صفدری رنجبر اصغر مشبکي اصفهانی امیرعباس شجاعیامروزه نقش فناوري بهعنوان کليديترين عامل در خلق ثروت و ايجاد مزيت رقابتي پايدار در سطوح مختلف به اثبات رسيده است. با توجه به نقش واحدهاي تحقيق و توسعه در ارتقاي قابليتهاي فناورانه بنگاهها، مديريت اين واحدها بهشدت اهميت پيدا کرده است. بنابراين ارائه الگويي براي انتخ أکثرامروزه نقش فناوري بهعنوان کليديترين عامل در خلق ثروت و ايجاد مزيت رقابتي پايدار در سطوح مختلف به اثبات رسيده است. با توجه به نقش واحدهاي تحقيق و توسعه در ارتقاي قابليتهاي فناورانه بنگاهها، مديريت اين واحدها بهشدت اهميت پيدا کرده است. بنابراين ارائه الگويي براي انتخاب مديران جديد يا توسعه قابليتهاي مديران فعلي اين واحدها ضروري مينمايد. در اين پژوهش مفاهيم شايستگي مديران و برخي چارچوبهاي پيشين مورد مطالعه قرار گرفته و در ادامه با برگزاري پانلي با حضور 12 نفر از خبرگان دانشگاه و صنعت نسبت به تأييد شايستگيهاي شناساييشده و دستهبندي آنها اقدام شد. سپس 32 شايستگي شناساييشده در سه دسته شايستگيهاي فردي و شخصيتي، شايستگيهاي مديريتي و رهبري و شايستگيهاي فني و تخصصي قرار گرفتند. در ادامه با دعوت از 62 نفر از مديران شاغل در اين واحدها و برگزاري جلسهاي به منظور معرفي و تشريح شايستگيهاي شناسايي شده، پرسشنامه پژوهش به آنها ارائه شد. سپس از طريق تحليل پرسشنامههاي دريافت شده از طريق آزمون فريدمن نسبت به اولويتبندي هر يک از شايستگيها و اولويتبندي دستههاي شناساييشده اقدام شد. نتايج پژوهش نشان ميدهد 3 شايستگي 1. کار تيمي، برقراري ارتباط و تسهيم دانش؛ 2. سازماندهي و هدايت تيمهاي تحقيقاتي و 3. ايجاد انگيزش و توانمندسازي متخصصين و کارکنان دانشي از اولويت بالاتري نسبت به ساير شايستگيهاي شناساييشده برخوردارند. همچنين در شايستگيهاي دستهبنديشده نيز شايستگيهاي فردي و شخصيتي نسبت به ساير دستهها از اولويت بالاتري برخوردار است. تفاصيل المقالة