در تلاشی برای سامان دادن به مجموعهی قصههای عامیانهای که در اروپای قرن نوزدهم در حال گسترش چشمگیری بود، دانشمندان ادب عامه دست به طبقه بندی قصهها زدند. این تلاش ها سه نظام طبقه بندی افرادی را برای روایات عامیانه شکل دادند که به ترتیب؛ تیپ یا گونهی قصه، موتیف یا بین أکثر
در تلاشی برای سامان دادن به مجموعهی قصههای عامیانهای که در اروپای قرن نوزدهم در حال گسترش چشمگیری بود، دانشمندان ادب عامه دست به طبقه بندی قصهها زدند. این تلاش ها سه نظام طبقه بندی افرادی را برای روایات عامیانه شکل دادند که به ترتیب؛ تیپ یا گونهی قصه، موتیف یا بین مایه قصه و کنش یا خویشکاری های موجود در قصه را بررسی میکردند. نظام های نخست و سوم تا حدودی برای پژوهشگران ایرانی آشناست، اما نظام دوم که در تکمیل نظام نخست به وجود آمد کمتر مورد مداقه قرار گرفته است. این مقاله میکوشد تا با روش تحقیقِ کتابخانهای، تاریخچهی پژوهش در طبقهبندی قصهها را بر اساس سه نظام اصلی تبیین کند، ضرورت دستهبندی عناصر ادب عامیانه را یادآوری نماید و شیوهی کمتر شناخته شده در این حوزه یعنی فهرست طبقهبندی بن مایهها را با ذکر مثالی شرح دهد
تفاصيل المقالة
داستانها و افسانه های بومی و محلّی از جمله رازناکترین پدیده های مردم شناختی هستند که سرشار از بنمایه های اساطیری و کهن الگوهای باستانی می باشند. این داستانها و افسانه ها که نشأت گرفته از فرهنگ و آداب و رسوم و سنن و زیست بوم هر قومیّتی است، در بطن خویش حاوی یکی از محوری أکثر
داستانها و افسانه های بومی و محلّی از جمله رازناکترین پدیده های مردم شناختی هستند که سرشار از بنمایه های اساطیری و کهن الگوهای باستانی می باشند. این داستانها و افسانه ها که نشأت گرفته از فرهنگ و آداب و رسوم و سنن و زیست بوم هر قومیّتی است، در بطن خویش حاوی یکی از محوری ترین و مهمترین عناصر اسطوره ای؛ یعنی پیکرگردانی یا همان استحاله است؛ بن مایه ای که در داستان ها و افسانه های ملل و اقوام مختلف، با اشکال و صور گوناگون، بروز و ظهور دارد و در این بین یکی از اصلی ترین مایه های اساطیری داستان ها و افسانه های سرزمین سیستان نیز محسوب می شود که در بسیاری از داستان ها و افسانه های این سرزمین بازتاب و نمود یافته است. بر همین اساس در این جستار تلاش شده است تا با استفاده از روش نقد اساطیری، به بررسی انواع پیکرگردانی در افسانه ها و داستان های حوزه ی فرهنگی سیستان پرداخته شود و میزان و چگونگی بازنمود آنها در این داستان ها و افسانه-ها، مورد تحلیل قرار گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در افسانه ها و داستان های سیستانی، دو نوع پیکرگردانی عمده دیده می شود که شامل پیکرگردانیّ انسانی و پیکرگردانی مربوط به موجودات فراطبیعی همانند دیو یا بزلنگی است که از میان این دو نوع پیکرگردانی، بیشترین بسامد در ارتباط با پیکرگردانی انسانی است که توانسته بالاترین بازنمود را در افسانه ها و داستان های سیستانی به خود اختصاص دهد.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.