ارتباط زمانمندي و کنشگران در داستان کوتاه «مردهکشان جوزان» اثر ابوالقاسم پاينده
الموضوعات :
1 -
الکلمات المفتاحية: مردهکشان جوزان ژرار ژنت زمان گراماس شخصیتپردازی,
ملخص المقالة :
نوشتار حاضر به بررسي زمان و کارکرد آن در داستان کوتاه «مردهکشان جوزان» اثر ابوالقاسم پاينده ميپردازد. اين عنصر اساسي در این داستان به صورت خاصي منعکس شده است. روال روايت، سيري خطي دارد که با نگاه به گذشته و خاطرات کودکي در زمان حال روایت می شود. بسامد تعداد صفحات و توصيف کنشگران، ارتباط مستقيمي با يکديگر دارد. هرگاه نويسنده قصد برجسته کردن رذيلتهاي اخلاقي جامعة عصر خويش را مد نظر داشته باشد، زمان به صورت خاصي اطناب می یابد و عرصة ظهور کنشگران بیش از پیش فراهم می گردد. اما تلخيص زمان، اين امکان را از نويسنده سلب ميکند. گويي توصیف کنشگران نيز توأم با زمان خلاصه ميشود. نویسندگان در اين پژوهش کوشيدهاند تا زمانمندي روايت اين داستان را بر مبناي نظريه «ژرار ژنت» در بوته نقد و بررسي قرار دهند. ارتباط کنشگران اين داستان نيز در پايان بر مبناي نظريۀ «گراماس» طرح شده و در پایان ارتباط میان این دو عنصر تشریح شده است.