گوهر و صدف دین در آراء شاه ولي الله دهلوي و تاثیرپذیری نومعتزلیان از وی
الموضوعات : Islamic theologyعبدالحسین خسروپناه 1 , ابوذر رجبی 2 , حسین ایمانی مقدم 3
1 - استاد، گروه حكمت اسلامي، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، قم، ایران
2 - دانشيار، گروه مباني نظري، دانشگاه معارف اسلامي، قم، ایران
3 - دانشجوي دكتري گروه مباني نظري اسلام، دانشگاه معارف اسلامي، قم، ایران
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
نومعتزلیان در دو سده اخیر بسان اسلاف معتزله خویش بر عقل گرایی در فهم دین تاکید کردهاند. ایشان از جهتی تعلق قلبی به دین داشته و از جهتی متاثر و گاه مرعوب از علم گرایی و لیبرالیسم غرب، بوده اند. نتیجه این تفکر، گرایش به معنویت گرایی و غلبه اباحه گری و تسامح در ظ.اهر و مناسک دین بوده است. نظریه گوهر و صدف دین به رویکردی برمی گردد که آموزه های دین را به دو بخش مقاصد و مناسک دین تقسیم می کند. این دیدگاه در دو رویکرد؛ گوهر دین و گوهر تدین، طرح شده است. نومعتزله در يک سير تاريخي و تطور فکري، متأثر از مباني فکري متفکران تجددگراي شبهقاره هند نظیر شاه ولی الله دهلوی بوده اند. او یک نوانديش سنتي و از چهره های شاخص جریان تحول خواه در شبهقاره هند و نیز سردمدار جريان سلفي بود. هدف تحقیق؛ واکاوی مسئله گوهر و صدف دین در تالیفات و کلمات شاه ولی الله دهلوی و نومعتزلیانی مانند سرسیداحمدخان هندی، اقبال لاهوری، ابوزید و عبدالکریم سروش بود و که به روش تحلیلی و توصیفی، به این نتیجه رسیدیم که شاه ولی الله دهلوی در این رابطه، معتقد به مسئله گوهر و صدف، است و به نظر می رسد کلمات لغزنده و تلقی به قبول وی برخی تذبذب های فکر دینی ایشان، موثر در ورود روشنفکران ن.معتزله جهان اسلام، به مسئله گوهر و صدف، شده است.
