تحلیل تطبیقی شیوههای ترسیم نقوش هندسی در هنر اسلامی و طراحی روشی بهینه در بازترسیم آثار
الموضوعات : Islamic Architecture
مهدی عزیزی همدانی
1
,
غلامحسین معماریان
2
,
اصغر محمدمرادی
3
1 - دانشجوی دکتری معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران
2 - استاد دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران
3 - استاد گروه مرمت، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: نقوش هندسی, گره, روش بهینه, شیوه چندضلعی, شبکهای, زیرساخت شعاعی,
ملخص المقالة :
نقوش هندسی با قدمت بیش از هزار سال شاخهای از هنرهای اسلامی است. در قرن اخیر پژوهشگران و شرقشناسان علاقهمند به هنرهای اسلامی سعی در بیان شیوههای متفاوتی برای فهم این نقوش نمودهاند. هدف این مقاله ارائه روشی بهینه برای شناخت و بازآفرینی نقوش هندسی در معماری اسلامی و ایرانی است تا زمینه بهکارگیری این الگوها در طراحی امروزی و انتقال دانش به نسل آینده را فراهم سازد. بدینمنظور با بررسی چهار شیوه اصلی ترسیم نقوش شامل شیوههای چندضلعی، زیرساخت شعاعی، شمسه مرکزی و شبکهای، مزایا و محدودیتهای هر شیوه از طریق مطالعه متون تاریخی، کتب استادکاران و ارزیابی معیارهایی مانند دقت هندسی، انعطافپذیری و سهولت آموزش مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان میدهد روشهای ترسیمی عموماً امکان ترسیم تعدادی از نقوش هندسی را فراهم میکنند و تنها بازترسیم دقیق طرحهای تاریخی را ممکن میکنند، اما بستری برای ابداع نقوش جدید با حفظ چارچوب هندسی اصیل فراهم نمیسازند. اگرچه شیوههایی مانند شبکهای برای الگوهای ساده یا چندضلعی برای تنوع طرحها مفیدند، اما در مواجهه با نقوش پیچیده و ترکیبی انعطاف کمتری دارند. در انتها با بیان هدف اصلی شیوه ترسیم نقوش هندسی که فهم و بازترسیم نمونههای موجود در بناهای تاریخی است، روشی بهینه در فهم و باز ترسیم این نقوش ارائه گردید. بدینمنظور در چهار مرحله شامل شناخت و رابطه شمسهها و زمینه قابل تکرار و زوایای بهکار رفته در گره و اتصال فاصله بین شمسهها شیوه بهینه تبیین شده و در انتها با سایر شیوهها مقایسه میگردد.
