بررسی اندیشه سیاسی میرزا ملکم¬خان با رویکرد «دلالتی- پارادایمی»
الموضوعات : New theories, methodologies and approaches in political science
1 - استادیار گروه علوم سیاسی، دانشگاه بجنورد، ایران
الکلمات المفتاحية: اندیشه سیاسی, رویکرد دلالتی- پارادایمی, میرزا ملکم¬خان, نوگرایی و مشروطه-خواهی. ,
ملخص المقالة :
نوشتار حاضر در واقع جستاری است درباره مشکلات جامعۀ ناصری که در لفافه برخی از شرایط کلی پیش از انقلاب مشروطه را نیز بیان میدارد. مسئله اصلی در این میان، نحوۀ برخورد روشنفکران آن دوره با سنتهای بازدارندهای بود که معمولاً از طریق ایدههای نوگرایانه بیان میشد. میرزا ملکمخان از جمله روشنفکرانی است که کنشهای نظری مهمی را در اواخر عصر ناصری به ظهور رساند و در بومیسازی قواعد مدرنیته تلاش بسیار نمود. در پرسش از چیستی اندیشه سیاسی ملکمخان، روایت پارادایمی- دلالتی از تفکر سیاسی را الگوی نظری این مقاله قرار داده، معطوف به دلالتهای پنجگانۀ تاریخی، بنیادین، هنجاری، راهبردی- سیاسی و کاربردی، چرایی و چگونگی آرا و اقوال ملکمخان را در مواجهه با معضلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، دینی و سیاسی آن دوره اجمالاً بررسی میکنیم. مهمترین پرسش این مقاله، چگونگی نظرورزی روشنفکران آن عصر -بهویژه میرزا ملکمخان- بوده و میزان موفقیت ایشان را در پیشبرد اهداف اصلاحی مورد دلالت قرار میدهد. پرسشی که گاهی تاریخی نشان میدهد همچنان در هالهای از ابهام باقی مانده و بهویژه ظهور پادشاهی پهلوی و عدم تشکیل یک حکومت مردمی، دلیلی بر ناکامی کنشورزی و نظریهسازی این روشنفکران محسوب میشود و کشور را همچنان در گرهای ناگشودنی از فردگرایی نگه داشت تا اینکه انقلاب اسلامی به ثمر رسید و ورقی تازه به تاریخ این سرزمین افزود.
