برآمدن مفهوم جدید وطن در ایران عصر تجدّد (قرن نوزدهم میلادی) (مطالعه موردی: اندیشه سیاسی میرزا ملکمخان ناظمالدوله)
الموضوعات : Research in Theoritical Politicsمهدی روزخوش 1 , احمد خالقی دامغانی 2
1 - دانشآموخته دکتری علوم سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس ایران
2 - دانشیار گروه علوم سیاسی، دانشگاه تهران، ایران
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
این مقاله با هدف بررسی چگونگی تکوین مفهوم جدید وطن در اندیشۀ سیاسی یکی از مهمترین روشنفکران ایرانی قرن نوزدهم میلادی، میرزا ملکمخان ناظمالدوله به رشته تحریر درآمده است. دادهها با روش اسنادی - کتابخانهای گردآوری شده و با روش تحلیل مضمون که از روشهای کیفی شناختهشده برای تجزیه و تحلیل متون در بسیاری از پژوهشهای علوم انسانی از جمله مطالعات تاریخ اندیشه است، واکاوی شده است. اما با توجه به موضوع پژوهش، دستگاه تحلیلی کوئینتن اسکینر برای بررسی اندیشههای سیاسی که آرای اندیشمندان را در نسبت با «مسئله» دوران تاریخی واکاوی میکند، به عنوان چارچوب مفهومی انجام پژوهش انتخاب شد. این تحقیق نشان داد که مفهوم جدید وطن در ایران قرن نوزدهم در پاسخ به مسئله «ترقی» ظاهر شده است. اندیشمندان ایرانی قرن نوزدهم، تأسیس دولت- ملت مدرن را راهی برای خروج ایران از توسعهنیافتگی میدیدند و چون مفاهیم دولت، ملت و وطن (کشور) در اندیشه سیاسی جدید، مفاهیم به هم پیوسته هستند، یکی از مهمترین لوازم تأسیس دولت ملی، آن بود که تلقی از وطن به عنوان ملک مشاع ملت، جایگزین روایت سنتی از آن شود که وطن را دارایی شاه میدانست. این امر در ایران به دلیل فقدان سنتهای حقوقی پشتیبان، اهمیت دوچندان داشت. تحدید سلطنت مستقل برای تحکیم مفهوم جدید وطن، نیازمند وضع قانون بود که میرزا ملکمخان با طرح قانون تنظیماتی برای تأسیس دیوانسالاری مدرن، شالودۀ نظری آن در ایران را پی ریخت. تلاش او برای استقرار «دولت مطلقه منظم»، مبین نخستین خوانش «حقوقی» از مفهوم جدید وطن در ایران مدرن است. مفهوم «تنظیمات» در اندیشه سیاسی ملکمخان، بیش از هر مفهوم دیگری، نمودار تلاش برای بنیادگذاری این سامانه است. تأکید بر تنظیمات دستگاه دیوانی بهمثابه شرط لازم برای ترقی وطن از پیشی گرفتن دولتسازی بر ملتسازی در تکوین مفهوم نوآیین وطن توسط وی حکایت دارد.
