نسبت میان زبان و واقعیت در افلاطون: قرائتی از کراتولوس افلاطون در پرتو تمثیلهای سهگانهی جمهوری
الموضوعات :حسن فتحی 1 , ابوبکر سليمانپور 2
1 - دانشگاه تبریز
2 - دانشگاه تبریز
الکلمات المفتاحية: افلاطون زبان واقعيت نامها کراتولوس جمهوري تمثيل ,
ملخص المقالة :
پيش از افلاطون مسئلة زبان براي متفکراني که با آن روبرو بودند همچون پديدهيي دوگانه متجلي ميشد؛ پديدهيي که از منظر اسطورهيي يک امر مرموز و رازگونه بود که رابط ميان خدايان و انسان بود و از منظري ديگر گونهيي قانون براي آشکارگي حقيقت. براي هراکليتوس زبان جنبهيي رازورزانه همچون لوگوس داشت که بيشتر پديداري براي اشاره به حقيقت بود تا ابزاري براي توضيح و تشريح آن. از سويي ديگر، زبان براي پارمنيدس زبان پديداري فريبنده بود که حاصل گونهيي قرارداد اجتماعي بود و مسئلهيي از جهان محسوس که بخوديخود داراي ارزش چنداني نيست. سوفسطائيان نيز زبان را پديدهيي قراردادي و نسبي ميدانستند که جز ابزاري براي سخنوري نبود و درخود هيچ حقيقت مطلقي دربرنداشت. افلاطون با توجه به اين پيشزمينة تاريخي، کار خود را آغاز كرد و در اين آبشخور به بررسي مسئلة زبان پرداخت و در کراتولوس ديدگاهي را پروراند که جامع و مکمل اين پيشينة تاريخي بود. زبان، براي افلاطون، پديدهيي فريبنده و ناقص است؛ پديدهيي که وي در کراتولوس آن را، با توجه به ذات زبان و نسبت آن با واقعيت مورد بررسي قرار ميدهد. از آنجايي که زبان، براي افلاطون، امري مصنوع است، ذاتاً ناقص است و به همين دليل نميتواند شناختي از واقعيت بدست بدهد؛ تنها کاري که زبان ميتواند و بايد بکند اين است که هرچه صحيحتر واقعيت را بازنمايي کند و تا حد ممکن در اين کارکرد صحيح و نزديک به واقعيت باشد. زبان تابع واقعيت است و از نظر هستيشناختي متأخر از آن است و تنها از نظر تعليمي است که بطور موقتي بر آن تقدم زماني دارد. بعبارت ديگر، از زبان به شناخت نميتوان دست يافت، چون زبان پديداري مصنوع است که در بهترين حالت تنها ميتواند بطور ناقص واقعيت را بازنمايي کند.
آزبرن، کاترين، تاريخ فلسفه راتلج، «هراکليتوس»، ترجمة حسن فتحي، تهران انتشارات حكمت، ج1، 1392.#
بورمان، کارل، افلاطون، ترجمة محمدحسن لطفي، تهران، انتشارات طرح نو، 1389.#
پاپاس، نيکلاس، کتاب راهنماي جمهوري افلاطون، ترجمة بهزاد سبزي، تهران، انتشارات حکمت، 1389.#
تاريخ فلسفه راتلج، ويراستاري س.س. وتيلو، ترجمة حسن فتحي، تهران، انتشارات حکمت، ج۱، 1392.#
درويشي، داريوش، فيلسوف تاريک، آبادان، انتشارات پرسش، 1391.#
کرفرد، جي. بي، تاريخ فلسفه راتلج، «سوفسطائيان»، ترجمة حسن فتحي، تهران، انتشارات حكمت، ۱۳۹۲.#
گاتري، دبليو. کي. سي، تاريخ فلسفه يونان، سوفسطائيان، بخش اول و دوم، ترجمة حسن فتحي، تهران، انتشارات فکر روز، 1375.#
گاتري، دبليو. کي. سي، تاريخ فلسفه يونان، هراکليتوس، ترجمة مهدي قوام صفري، تهران، انتشارات فکر روز، 1376.#
گمپرتس، تئودور، متفکران يوناني، ترجمة محمدحسن لطفي، تهران، انتشارات خوارزمي، 1375.#
يونسي، مصطفي، نسبت فلسفه سياسي و فلسفه زبان افلاطون. تهران، انتشارات فرهنگ صبا، 1387.#
Ademollo, Francesco, The Cratylus of Plato, a Commentary, Cambridge, Cambridge University Press, 2011.#
Coxon, A. H., The Fragments of Parmenides, Las Vegas, Parmenides Publishing, 2009. #
Denyer, Nicholas., Language, Thought and Falsehood in Ancient Greek Philosophy, London, Routledge, 1991.#
Duke, A. E. & Hicken, F. W. & Nicoll, M. S. W. & Robinson, B. D. ET Strachan, G. C. J. 1995, Platonis Opera, TOMVS I, Tetralogias I-II Continens, Recognoverunt Brevique Adnotatione Critica Instruxerunt, Oxford Classical Text, New York, Oxford University Press, 1991.#
Hamilton, edith and Cairns, Huntington., Plato, collected dialogues, Princeton, Princeton university press, 1989.#
Hornby, S. A. (Ed)., Oxford Advanced Learner’s Dictionary, Oxford, Oxford University Press, 2010.#
Liddell, George Henry & Scott, Robert. (Eds)., A Greek – English Lexicon. New York, Oxford University Press, Inc, 1996.#
Riley, W. Michael., Plato’s Cratylus, Argument, Form and Structure, New York, Value Inquiry Book Series, 2005.#
Ross, S.W.D., Plato's Theory of Ideas, Oxford, the Clarendon Press, 1966.. #
Schofield, Malcolm and Nusbaum, M.C. (Eds)., Language and logos, Studies in ancient Greek philosophy. New York, Cambridge university press, 1982.#
Taylor, A.E., Plato, the Man and his Work, London, Methuen & Co. LTD, 1955.#
Zeller, Eduard., Outlines of the History of Greek Philosophy, L. R. Palmer (Trns), New York, Dover Publications, Inc, 1980.#