بررسي تفسير هايدگر از ديالكتيك افلاطون در «درسگفتار سوفسطايي افلاطون»
الموضوعات :
1 - دانشگاه تبریز
الکلمات المفتاحية: ديالکتيک افلاطون ارسطو هايدگر اگزيستانس اصيل نااصيل ,
ملخص المقالة :
اصطلاح ديالکتيک داراي ريشة يوناني است و از قدمتي تقريباً به اندازة خود فلسفه برخوردار است. اين واژه در طول تاريخ نزد اکثر فلاسفه مطرح بوده و بموازات تفاوت ديدگاههاي آنها، از لحاظ معنايي دچار تحول گرديده است. نوشتار حاضر درصدد است تفسير هايدگر از معناي آن نزد افلاطون را گزارش نمايد و به بررسي و ارزيابي تفسير او بپردازد. نوع تفسير هايدگر از ديالکتيک افلاطون متفاوت از تفسيرهاي متداولي است که نزد اکثر مفسران بچشم ميخورد. وي در ضمن تفسير فلاسفه پيش از خود، از درِ گفتگو با آنها درمي آيد و بر اين عقيده است که در اين گفتگو جانب انصاف را نگه داشته و در عين اينکه از طريق شيوة نگارش و چيدمان بخصوص مطالب به آنها تازگي و جذابيت ميبخشد، در عين حال به متن مورد تفسير نيز وفادار است. در حقيقت هايدگر در ضمن تفسير و گفتگو با فلاسفه (بخصوص افلاطون و ارسطو) درصدد است از آنها آشنايي زدايي کرده و تصويري نو و بي بديل ترسيم نمايد. در نوشتار حاضر ميزان وفاداري هايدگر به انديشة فيلسوف مورد تفسيرش (در اينجا افلاطون) ارزيابي شده و ضمن تماشاي ديالکتيک افلاطون در پرتو انديشة هايدگر به بررسي و بازبيني اين نگرش خاص هايدگر پرداخته ميشود.
ارسطو، متافيزيک، ترجمه شرف¬الدين خراساني (شرف)، تهران، انتشارات حکمت، 1379. #
افلاطون، دوره آثار افلاطون، ترجمه محمد حسن لطفي، تهران، شركت سهامي انتشارات خوارزمي، 1380. #
احمدي، بابک، ساختار و تأويل متن، تهران، نشر مرکز، 1391. #
احمدي، بابک، هايدگر و پرسش بنيادين، تهران، نشر مرکز، 1384. #
فتحي، حسن، «ديالكتيك در فلسفه افلاطون»، نشرية دانشكده ادبيات و علوم انساني، ش 186، 1382. #
فتحي، حسن؛ موسي¬زاده، صديقه، «ديالکتيک هگل: سنتزي از ديالکتيک کانت در برابر ديالکتيک افلاطون»، نشريه انجمن بين¬المللي تاريخ فلسفه، ش 5، ص 49-80، 1390. #
دارتيگ، آندره، پديدارشناسي چيست؟، ترجمه¬ محمود نوالي، تهران، سازمان مطالعه و تدوين کتب علوم انساني دانشگاهها (سمت)، 1376. #
کوروز، موريس، فلسفه¬ هايدگر، ترجمه¬ محمود نوالي، تهران، انتشارات حکمت، 1379. #
کريچلي، سيمون، «ساخت¬زدايي و دريدا»، ترجمه حسن فتحي، نامه فرهنگ، ش 36، ص 127-133. #
گاتري، دبليو. كي. سي. تاريخ فلسفه يونان (ج 16)، افلاطون (4)، زبانشناسي و محاورات انتقادي، ترجمه حسن فتحي، تهران، انتشارت فكر روز، 1377. #
هايدگر، مارتين، وجود و زمان، ترجمه¬ محمود نوالي، تبريز، انتشارات دانشگاه تبريز، 1391. #
هايدگر، مارتين، هستي و زمان، ترجمه عبدالکريم رشيديان، تهران، انتشارات ني، 1389. #
هايدگر، مارتين، هستي و زمان، ترجمه¬ سياوش جمادي، تهران، انتشارات ققنوس، 1386. #
Hamliton, E. & H.Cairns, Plato, The Collected Dialogues, published. by Princeton University Press, 1989. #
Heidegger, M., Plato’s Sophist, translated into English by Richard Rojcewicz and Andre Schuwer, Indiana University Press, 2003. #
Inwood, M., A Heidegger Dictionary, Blackwell Published, 1999. #
Liddle, H. G. and Scott, R., Greek-English Lecxicon, Oxford University Press, 1978. #
Safranski, R., Martin Heidegger: Between Good and Evil, translated into English by Ewald Osers, Harvard University Press, 1998. #