رابطه سرریز شبکه ای بازدهي بازارهای مالی و صنعت بانکداری از طریق رویکرد رژیم مارکوف
الموضوعات :
1 - علوم و تحقیقات
الکلمات المفتاحية: سرریز شبکه ای - بازدهي سرمایه گذاری - رویکرد رژیم مارکوف.,
ملخص المقالة :
برمبنای نظریه پرتفوی بهینه هری مارکویتز سرمایه گذاران به دنبال سبدی سرمایه گذاری هستند که در برابر میزان معینی بازدهی، کمترین ریسک و میزان معینی ریسک بیشترین بازدهی را داشته باشد. مسلماً نیل به چنین پرتفوی بهینه ای نیازمند درک جامعی از روابط میان بازارهای مالی و چگونگی گردش سرمایه میان آن ها است تا از طریق پیش بینی رفتار بازارها، مدیریت هم زمان ریسک و بازدهی میسر گردد. از سوی دیگر دولتها نیز مسئولیت ایجاد تعادل در اقتصاد را بر عهده دارند و با بهره گیری از ابزار سیاست های پولی سعی می نمایند به تنظیم روابط بازارها و هدایت سرمایه میان آن ها بپردازند. رسیدن به این اهداف نیز لزوم درک صحیح سرریز بازدهی میان بازارها را یادآور می شود. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی سرریز بازدهی میان شاخص های بورس اوراق بهادار، شاخص جهانی فلزات، مسکن، طلا، ارز، نفت و بانک در خلال سال های 1386تا 1398 پرداخت. در این راستا بعد از تعیین رژیم واریانس، با بهره گیری از زنجیره مارکوف رفتار متغیرها بر حسب مقادیر اخیرشان پیشبینی شد و سپس با استفاده از مدل دیبولد-ایلماز اثرات سرریز میان آن ها محاسبه گردید. نتایج ضمن اثبات سرریز نامتقارن میان بازارهای سرمایه گذاری در ایران، بیانگر افزایش خالص سرریز بازدهی از شاخص های مورد بررسی از جمله شاخص بانکی به سمت شاخص ارز و همچنین پیشی گرفتن شاخص بورس از شاخص بانک در تامین مالی شاخص های مورد بررسی بود.