مديريت دانش و راهبرد رقابتي شركت; نقش نقاط مرجع راهبردي
الموضوعات :
1 - -
الکلمات المفتاحية: راهبرد رقابتي, مدیریت دانش, راهبرد مدیریت دانش, تئوري نقاط مرجع راهبردي,
ملخص المقالة :
شيوه تدوين و طراحي راهبرد كه در ده يا پنج سال قبل استفاده ميشد، ديگر كارايي نخواهد داشت. اين پديده تا حد زيادي به علت تغييراتي است كه در جهت افزايش اهميت اطلاعات و دانش به وجود آمده است. شركتها با تغيير جهت رقابت در بازار به سمت افزايش نرخ نوآوري دريافتند كه دانش، دارايي كليدي آنها است. دراكر به درستي خاطر نشان ساخت كه ارزشمندترين دارايي شركتها در قرن بيست و يكم، دانش و دانشگران آنها ميباشند. در چنين محيطي، توانايي شركت در بهرهگيري از داراييهاي ناملموس، بسيار مهمتر و حياتيتر از توانايياش در مديريت و سرمايهگذاري پيرامون داراييهاي ملموس و فيزيكي ميباشد. پيش فرض اصلي مديريت دانش اين است كه اقدامات آن موجب خلق نوعي مزيت رقابتي ميشود. اما اين موضوع چگونه تحقق مييابد؟ يك احتمال اين است كه شركتها نياز به نوعي راهبرد مديريت دانش دارند كه به تحقق اين هدف كمك كند. اما ماهيت راهبرد مديريت دانش چيست و چگونه در طي زمان تغيير ميكند؟ دو قطب اصلي مديريت دانش، فناوري و منابع انساني هستند. چه تركيبي از اين دو عامل ميتواند منجر به اثربخشي چنين راهبردهايي شود؟ اين وضعيت، مبهم و نامشخص است. زيرا مباني و چارچوب نظري مربوط به راهبرد مديريت دانش، نسبتاً جوان و نوپا بوده و طي چند سال اخير توسعه يافتهاند. در اين مقاله ابتدا به طور مختصر به راهبرد مديريت دانش پرداختهايم و سپس رابطه ميان راهبرد رقابتي و راهبرد مديريت دانش را با استفاده از مرور مباني نظري و تئوري نقاط مرجع راهبردي مورد بررسي قرار دادهايم.