مروري بر مدلهاي خطي تجاريسازي
الموضوعات :
1 - مدیریت
2 - -
الکلمات المفتاحية: تجاريسازي, مدلهاي خطي تجاريسازي, فناوري, دانش فني, يافتههاي پژوهشي.,
ملخص المقالة :
شاه کليد دنياي امروز، خلق ارزش است. راهکار ورود به دنياي کسب و کار امروزي فناوري است و شاه کليد فناوري، تجاريسازي و ارزش افزوده ناشي از آن است. تجاريسازي، فرايند تبديل فناوريهاي جديد به محصولات موفق تجاري است و در برگيرنده آرايههاي مختلفي از فرايندهاي مهم فني، تجاري و مالي است که باعث تبديل فناوري جديد به محصولات يا خدمات مفيد ميشود. به عبارتي تجاريسازي يافتههاي پژوهشي، حلقه اتصال فناوري و بازار است و تمرکز آن بر حلقههاي انتهايي زنجيره ارزش است. از آنجا که به بازار رسانيدن يک محصول ميتواند تضمينکننده موفقيت و بقاي سازمان باشد، تجاريسازي دانش فني به عنوان يک عامل حياتي مطرح شده است. در سازمانهاي تحقيقاتي بدون تجاريسازي يک محصول، تحقيقات معنايي ندارد؛ زيرا بدون دستيابي به مشتريان خاص يک محصول، توليد و يا انجام آزمايش در مورد يک ايده بيفايده به نظر ميرسد. جهت بهکارگيري مفهوم تجاريسازي در سازمانها، لازم است با مدلهاي آن آشنا شويم. در يک تقسيمبندي، مدلهاي تجاريسازي به دو دسته مدلهاي خطي و کارکردي دستهبندي ميشوند. با توجه به اهميت مدلهاي خطي، در اين مقاله پس از بررسي مفهوم تجاريسازي، مهمترين مدلهاي خطي تجاريسازي را بررسي خواهيم نمود. مدلهاي خطي که در اين مقاله بررسي شدهاند عبارتند از مدل گلداسميت، مدل کوکوبو، مدل کوپر (مدل مرحله-دروازه)، مدل راثول و زيگفيلد، مدل اندرو و سرکين، مدل جولي و مدل يونگ- دوکلي.