تحلیل ساختار کالبدی - فضایی خانههای طبقات اجتماعی شرکت شهر نفتی آبادان در دوران رونق صنعت نفت، با روش نحو فضا
الموضوعات :گلزار یونسی 1 , مریم ارمغان 2 , محمدجواد ثقفی 3
1 - دانشجوی دکتری معماری،دانشکده معماری و شهرسازی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد سلامی، قزوین، ایران
2 - استادیار گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی،واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
3 - استاد گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنرهای زیبای تهران، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: ساختار فضایی- کالبدی, نظام طبقاتی, شرکت شهر, نحو فضا,
ملخص المقالة :
مصرف کلان نفت برای تامین انرژی پیامدهای مهمی در توسعه شهری و جهانی شدن در قرن بیستم داشته است. یکی از آنها، ایجاد شرکت شهرها و به تبع آن صورتهای جدید کالبدی و فضایی از مسکن در آنها بوده است. قسمت اعظمی از این جریان توسط غربیها و خصوصا توسط دولت بریتانیا در بهره برداری از نفت و به تبع آن ایجاد شرکت شهرهای نفتی پایه گذاری شده است. طبقات اجتماعی تفکیک شده بر مبنای جایگاه اجتماعی و کالبد معماری وابسته به آن از خصوصیات بارز شرکت شهرهای نفتی است. این پژوهش با هدف بررسی و شناسایی ساختار کالبدی- فضایی مساکن اختصاص داده شده، به هر طبقه اجتماعی، بمنظور تحلیل خصوصیات معماری مختص به آنها و بررسی و مقایسه تغییرات این خصوصیات در ساختارهای اجتماعی موجود، در شرکت شهر نفتی آبادان در دوران رونق صنعت نفت، به روش نحو فضا، انجام شده است. از روش تحقیق کیفی، توصیفی -تحلیلی، و در نهایت استدلال منطقی بر پایه دادههای آماری و کمی، نرم افزار Depth map، در آیتمهایی چون عمق، هم پیوندی، اتصال، پراکنش و دسترسی، در پلانهای منتخب هر طبقه، استفاده شده است. نتایج و یافتهها به شکل مقایسهای نشان دهنده انطباق ساختار اجتماعی با کالبد معماری یا توجیه کننده آن بوده است. (مطابقت کالبد معماری با شکل زندگی درطبقات اجتماعی) چنانکه درونگرایی،اهمیت یافتن فضاهای ارتباطی چون حیاط، جمع گرایی و ارتباطات پیوسته در فضاها درین ساختارها از طبقات کارگری تا رییسان کمتر و ساختار به سمت برون گرایی و تغییر اساسی با شکل سنتی خود پیش رفته و تفکیک و دستهبندی فضاها وایجاد سلسله مراتب فضایی و همچنین فردگرایی و ایجاد حریم خصوصی، درطبقات کارگری تا رییسان، بر طبق دادههای نرم افزاری و تحلیلهای انجام شده، مرحله به مرحله افزایش یافته است و بشکل امروزی خانههای موجود نزدیکتر شده است.
1. اطهری، کمال (1370) «مسجد سلیمان، شهری مدنیت یافته»، فصلنامه سیاست و اقتصاد، شماره 47.
احسانی، کاوه(1378)، «مدنیت و مهندسی اجتماعی در شرکت شهرهای خوزستان»، فصلنامه گفتگو، شماره 25.
ارژمند، محمود،و خانی، سمیه ،(1391)، «نقش خلوت در معماری خانه ایرانی »، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، دوره هفتم، بهار، شماره 21.
خاتم، اعظم (1391)، «عسلویه در آیینه آبادان، از شرکت شهر تا اردوگاههای کارکنان نفت در ایران »، فصلنامه گفتگو، دوره هفتم، مهر، شماره 60.
چاوشیان، حسن و اباذریان، یوسف (1381)، «از طبقه اجتماعی تا سبک زندگی»، فصلنامه مطالعات جامعه شناختی، پاییز و زمستان، شماره 20.
پور، کاوه و مسافرزاده، غزل و نظیفی، حسن(1393)«تحول هویت اجتماعی پیامد معماری و شهرسازی نوگرا در شهرهای نفتی خوزستان»، مجله باغ نظر، دوره 11، تابستان، شماره 29.
لبیب زاده،راضیه و نقره کار، عبدالحمید، حمزه نژاد، مهدی و خان محمدی، محمد علی،(1394)، «بازسازی سازمان فضایی خانه بر اساس متون اسلامی و...»، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، دوره چهاردهم، تابستان، شماره 22.
مداحی، مهدی و معملریان، غلامرضا،(1395) «تجزیه و تحلیل پیکرهبندی خانههای بومی با روش نحو فضا» مجله مسکن، محیط روستا، زمستان، شماره 156.
معماریان، غلامرضا،(1381) ،«نحو فضای معماری»، مجله صفه، دوره دوازدهم، پاییز و زمستان،شماره 3و4.
مهدوی نژاد، محمد جواد و منصوری مجومرد، پریناز (1394)، «ورود جریانهای نوگرا به معماری ایران »، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، دوره چهاردهم، پاییز، شماره 21.
Bourdieu,P. (1984): Distinction: Asocial critique of the judgments of taste. R.K.P publication.London.
D King,A.(1990):Urbanism,Coloniarism and the world economy.Economic Geography publication.London.
Ehsani, Kaveh (2003)” SOCIAL ENGINEERING AND CONTRADICTIONS OF MODERNIZATION IN KHUZESTAN COMPANY TOWN: LOOK AT ABADAN”,I nternational Reviews in Social History.(48), 361-399.
Haq, S.(1999): Can Space Syntax predict environmental cognotion? , proceeding : 2th International Space Syntax symposium. London.
Hillier,B.(1999): “THE HIDEN GEOMETRY OF DEFORMED GRIDS:OR, WHY SPACE SYNTAX WORK, WHEN IT LOOKS AS THOUGHT IT SHOULDN’T” , Environment and planning Journal, (33), 101-125.
Krinson , mark . translation by Danesh, Farzin(2006): “Abadan Urban Planning and Architecture under the management of British Iran Oil Company”Golestan e Honar. (6), 95-107.
Marx, K. (1985):” Capital “in David Maclellan (ed).Karl Marx :selected writing. NewYork ,Oxford university press.
Ozaki, R.(2002): “HOUSING AS A REFLECTION OF CULTURE”,Housig studies Journal. (17), 209-227.
Parker, S. (1971): The furture of work and leisure.Mac Gibbon &Kee publication. London.
Emo, B.(2015): Exploring Isovist:The egocentric perspective,proceeding of the 10th I nternationl Space Syntax symposium. London.
Penn, A. (2003): Space Syntax and spatial congition or why axial line?. ENVIRONMENTAL BEHAVIOR ,35, pp 40-65.
Peponis, j. and C. Zimring &Choi ,Y.K, (1990):” FINDING THE BUILDING IN WAY FINDING”. International journal of Environmental Behavior, 22, pp75-95.
Rapoport, A.(1969): House form and culture.pablication United state of America,University of Wisconsin, Milvakee.
Young,K.and J.Chung and Kong, E.and H,Shin &Heo, J.(2015): A study on the design methodologies for activing. Springer publication.Washington.