نوآوريهاي خواجه نصيرالدين طوسي در نظريه اعتدال
محورهای موضوعی : ریشهشناسی واژگان (اتیمولوژی) فلسفی
1 - دانشگاه زنجان
کلید واژه: خواجه نصيرالدين طوسي اعتدال فضايل رذائل ردائت ,
چکیده مقاله :
نظريه اعتدال يکي از نظريههاي اخلاقي رايج نزد فيلسوفان مسلمان است. براساس اين نظريه، همة فضايل اخلاقي در حد وسط قرار دارند و رذائل اخلاقي از افراط و تفرط پديد ميآيند. با وجود اينکه فيلسوفان و علماي اخلاق اسلامي در طرح نظريه اعتدال متأثر از افلاطون و ارسطو بودهاند، ولي خود نيز صاحب ابتکارات و نوآوريهاي متعددي در اين نظريه بودهاند. خواجه نصيرالدين طوسي را ميتوان از جمله مبتکران در نظريه اعتدال دانست. از جمله ابتکارات او در علمالنفس، تقسيمبندي چهارگانه قواي نفس و تعيين «عدالت» بعنوان فضيلت وظيفه عقل عملي است. ابتكار مهم او در نظريه اعتدال، عرضه تقرير جديدي از قاعده اعتدال و اضافه کردن معيار کيفيت به آن و تعريف مفهوم «ردائت» است. ابتكار مهم ديگر او، تعيين سه جنس عالي افراط، تفريط و ردائت براي رذائل است كه با در نظر گرفتن سه قوة نفس، تعداد اجناس عالي رذائل به نُه جنس افزايش خواهد يافت. اين ابتكارات خواجهنصير توسط حکماي پس از او مورد تبعيت قرار گرفت.
The theory of moderation is one of the common ethical theories among Muslim philosophers. According to this theory, all ethical virtues enjoy middle term, and all moral vices are rooted in going to extremes. Although the scholars of Islamic ethics were influenced by Plato and Aristotle in posing their theory of moderation, they also presented several innovations in this regard. Khwajah Nasir al-Din Tusi can be considered one of the innovators of this theory. His innovation in psychology consists of the four-fold classification of the faculties of the soul and designating justice as a virtue and as a function of the practical wisdom. However, his important contribution concerning the theory of moderation paved the way for presenting a new interpretation of the principle of moderation, adding the criterion of quality to it, and defining the concept of “malignity”. His other important innovation is determining three supreme genera of excess, neglect, and malignity for the vice, which, given the three faculties of the soul, will increase to nine in the number of supreme genera. It is worth mentioning that these novel contributions of Tusi greatly affected his succeeding philosophers.
ابنسينا، رسالة في علم الأخلاق، در: المذهب التربوي عند ابنسينا من خلال فلسفته العملية، عبدالامير ز. شمسالدين، بيروت، الشركة العالمية للكتاب، 1998.م. #
ابنسينا، رسالة في البرّ و الاثم، در: المذهب التربوي عند ابنسينا من خلال فلسفته العملية، عبدالامير ز. شمسالدين، بيروت، الشركة العالمية للكتاب، 1998.م. #
ابنسينا، المباحثات، قم، انتشارات بيدار، چ1، 1371. #
ابنسينا، رساله النفس، مقدمه و حواشي موسي عميد، همدان، انتشارات دانشگاه بوعلي سينا / تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، 1383. #
ارسطو، اخلاق نيکوماخوس، ترجمه محمدحسن لطفي، تهران، انتشارات طرح نو، چ1، 1378. #
افلاطون، رسالة جمهوري، دوره آثار افلاطون، ترجمه محمد حسن لطفي، تهران، انتشارات خوارزمي، چ2، 1367. #
ايجي، عضدالدين، رساله تهذيب اخلاق، تهران، نسخه خطي کتابخانه مجلس شوراي اسلامي. #
دواني، جلالالدين، اخلاق جلالي (لوامع الاشراق في مکارم الاخلاق)، تصحيح عبدالله مسعودي اراني، تهران، انتشارات اطلاعات، 1391. #
طوسي، خواجه نصيرالدين، اخلاق ناصري، انتشارات علميه اسلاميه، 1413.ق. #
طوسي، خواجه نصيرالدين، اخلاق محتشمي، تصحيح محمدتقي دانشپژوه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چ3، 1377. #
طوسي، خواجه نصيرالدين، اوصاف الاشراف، باهتمام سيدمهدي شمسالدين، انتشارات وزارت ارشاد اسلامي، چ4، 1377. #
غزالي، محمد، احياء علومالدين، بيروت، دارالمكتبة الهلال، چ1، 2004 م. #
غزالي، محمد، ميزان العمل، بيروت، دارالكتب العلميه، 1989.م. #
فارابي، ابونصر، التنبيه علي سبيل السعادة، در: فارابي و راه سعادت، بکوشش قاسم پورحسن، ترجمه و مقدمه نواب مقربي، تهران، انتشارات بنياد حکمت اسلامي صدرا، 1390. #
کندي، يعقوب بن اسحاق، «في حدود الاشياء و رسومها»، در: الرسائل الکندي الفلسفية، تحقيق محمد عبدالهادي ابوريدة، دارالفکر العربي، 1369ق. #
مسکويه، ابوعلي، تهذيب الاخلاق و تطهير الأعراق، قم، انتشارات زاهدي، 1384. #
سبزواري، ملاهادي، حاشيه برالحكمة المتعالية في الاسفار الاربعة، قم، انتشارات مصطفوي، 1379. #
نراقي، محمد مهدي، جامع السعادات، قم، انتشارات اسماعيليان، چ 2، 1424.ق. #
مادلونگ، ويلفرد، «اخلاق ناصري و نسبت آن با فلسفه، تشيع و تصوّف»، ترجمه پرويز سلماني، مجله فرهنگ، ش61 و 62، 1386. #