اعاده حیثیت در حقوق، فقه و اخلاق اسلامي
محورهای موضوعی : اخلاق و تربیت اسلامیمحمد حسن جوادی 1 , سيدمهدي قریشی 2 , بهزاد بالازاده 3
1 - استادیار دانشگاه ارومیه
2 - استادیار دانشگاه اروميه
3 - دانشگاه آزاد اسلامی ارومیه
کلید واژه: اعاده حيثيت, محكوميت كيفري, محروميت ازحقوق اجتماعي, توبه, اخلاق. ,
چکیده مقاله :
در جوامع امروزي به جهت پيچيدگي جرايم وتنوع جرم اشتباهات دادگاهها در مراحل گوناگون زياد بوده وغير قابل انكار مي باشد و ابرو و حيثيت شهروندان در اين ماجرا زير سوال رفته و نياز به قانوني وجود دارد تا اين حيثيت برباد رفته به نوعي جبران گردد. اعاده حيثيت عبارت است از باز گردانيدن حيثيتي كه تحت تاثير عوامل مختلف از اشخاص سلب شده يا مورد هتاكي واقع گرديده است كه گاه ممكن است در مورد فرد بي گناهي كه در مظان ارتكاب جرم قرار گرفته يا به حيثيت او لطمه وارد شده است به كار رود كه در اين صورت با اعاده حيثيت كليه خسارات معنوي خود را جبران مي كند چرا كه بدون ترديد در جوامعي كه قانون حاكم است حرمت و حيثيت اشخاص كه جزو سرمايه هاي معنوي آنان است مورد توجه و احترام قانون گذار مي باشد تا آنجا كه اين امر مورد توجه متون قانون اساسي اكثر كشورها مورد تصريح و حمايت مقنن قرار گرفته است بنابراين هتك حرمت و حيثيت اشخاص به هر شكلي كه باشدممنوع بوده، حسب مورد مستوجب مجازات خواهد بود و گاهي امكان دارد اعاده حيثيت درمورد محكوم عليهي به كار رود كه از اين طريق بعض يا تمام حقوق محكوم عليه را به وي بازگرداند.ودر دين مبين اسلام آيات متعددهمچون سوره توبه،سوره يوسف، سوره نور و... و در روايات متعددازجمله رواياتي ازامام محمدباقردرباب لزوم جبران حق الناس وحضرت علي درباب تكريم شخصيت انسانها وتكيه برنكات مثبت افراد مجرم و...ودر قواعدفقهي لاضرروجب و...اعاده حيثيت مورد توجه قرارگرفته است. در مقاله حاضر ابتدا از تعريف اعاده حيثيت و انواع آن بحث خواهد رفت سپس نواقص مربوط به قانون مجازات اسلامي مصوب1392پرداخته خواهد شدو با ادله فقهي نيز درپي احياي نهاداعاده حيثيت بطوركامل درحقوق موضوعه يكي از اهداف اين مقاله ميباشد.
Social justice is rooted in spatial and environmental justice. And the lack of access of parts of the city to public spaces will deprive residents In today's societies, due to the complexity of crimes and the variety of crimes, the errors of courts in many stages are high and can not be ruled out, and the eyebrows and dignity of citizens are questioned in this matter, and there is a need for law to overcome this dignity. Restoration of dignity is the reinstatement of the dignity that has been influenced by various factors of the deprived or subverted individuals, which may sometimes be applied to an innocent person who has been found guilty of a crime or has been harmed by his dignity. In this case, it will compensate for all its spiritual damages by restoring the dignity, because without doubt in the societies governed by the law the respect and dignity of the individuals who are among their spiritual assets is considered and respected by the legislator, as far as this is the case The attention of the texts of the constitution to most countries has been clarified and supported by the legislature. Therefore, the desecration of people's honor and dignity in any form is unlikely to be punishable as the case may be, and it may sometimes be possible to restore the dignity of the offender, in which he or she would return some or all of the sentenced to justice. In the religion of Islam, several verses such as Sura Toubah, Surah Yusuf, Surah al-Nuru… in various narratives, including the traditions of Mohammad Baqir about the necessity of compensation for the right of Allah and Imam Ali regarding the reverence of the personality of humans and the positive attitude of the offenders and ... The rules of wisdom and the restoration of dignity have been considered. In the present article, the definitions of restorative dignity and its types will be discussed first, then the defects of the Islamic Penal Code, adopted in 1392, will be considered. However, the jurisprudential justification for the complete restoration of the non-existence of dignity in the context of the law is one of the goals of this article.
1. قرآن مجید.
2. آخوندي،دكتر محمود،آيين دادرسي كيفري،جلد اول و دوم،انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي،چاپ اول سال 1368.
3. اردبيلي،دكتر محمد علي،حقوق جزاي عمومي،جلد دوم،انتشارات ميزان،چاپ اول،سال 1377.
4. استفاني،لواسور،حقوق جزاي عمومي،جلد دوم، انتشارات دالوز،پاريس1968.
5. جعفري،لنگرودي دكتر محمد جعفر،ترمينولوژي حقوق،چاپ ششم،تهران،كتابخانه گنج دانش،1372.
6. جليل زاده،مرتضي،مقاله اعاده حيثيت، نشريه كانون وكلاي دادگستري استان آذربايجان شرقي،سال چهارم،پاييز 1387.
7. ساريخاني،عادل،پايان نامه كارشناسي ارشد حقوق جزا و جرم شناسي،دانشگاه قم،سال 1381.
8. سميعي،دكتر حسين،حقوق جزاي عمومي،تهران،شركت مطبوعات،چاپ چهارم،سال 1348.
9. شيخ زاده محمود،مقاله مجازاتهاي تبعي در حقوق اسلام و بررسي نحوه زوال آنها،مقالات حقوقي،مجموعه پنجم،كانون وكلاي دادگستري آذربايجان شرقي،1385.
10. شيخ زاده محمود،مقاله بررسي اعاده حيثيت محكومين،نشريه كانون وكلاي دادگستري استان آذربايجان شرقي،سال چهارم،بهار و تابستان 1387.
11. صالح وليدي،دكتر محمد،حقوق جزاي عمومي،(مسئوليت كيفري)،انتشارات امير كبير،چاپ دوم،سال 1371.
12. صالح وليدي،دكتر محمد،حقوق جزاي عمومي،(واكنش جامعه عليه جرم)،جلد چهارم،انتشارات نشر داد،چاپ اول، سال 1374.
13. صانعي،پرويز،حقوق جزاي عمومي،جلد دوم،انتشارات دانشگاه ملي ايران،سال 1352 علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفا، 1406 ه.ق، ج 40/230.
14. علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفا، 1406 ه.ق، ج 40/230.
15. علي آبادي،حقوق جنائي،جلد دوم،چاپ اول،تهران،فردوسي،سال 1368.
16. فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیه، قم، انتشارات حوزه علمیه، 1416 ه.ق، ج 1/269.
17. فاطمي،سيد مصطفي،تعليق اجراي مجازات مصوب مرداد 1346 و مقايسه با قانون تعليق سابق،مجله كانون وكلا،شماره 110و 111.
18. قیله ای خویی، خلیل، قواعد فقه، بخش جزا، 1380 ق 347.
19. کاظم مصطفوی، سید محمد، القواعد: حوزه علمیه قم، 1421 ه.ق، 39.
20. كاتوزيان،دكتر ناصر،حقوق مدني(ضمان قهري و مسئوليت مدني)،چاپ سوم،تهران،انتشارات دانشگاه تهران،سال 1370.
21. كي نيا،دكتر مهدي،مباني جرم شناسي،جلد دوم،انتشارات دانشگاه تهران،چاپ سوم،سال 1370.
22. گارو فالو،رافائل،مطالعه عملي و نظري در حقوق جزا،جلد دوم،ترجمه دكتر ضياء الدين نقابت،تهران،ابن سينا،1344.
23. ملك اسمائيلي،دكتر عزيز اله،حقوق جزاي عمومي،انتشارات دانشگاه تهران،سال 1355.
24. هدايتي،دكتر محمد علي،آيين دادرسي كيفري،انتشارات دانشگاه تهران،چاپ اول،سال 1321.