عصبیت ابنخلدون و سرمایة اجتماعی؛ تحلیلی بر ثبات سیاسی
محورهای موضوعی : پژوهش سیاست نظریعلیاکبر اسدی کویجی 1 , ابوالفضل شکوری 2
1 - دانشگاه علامه طباطبایی
2 - دانشگاه تربیت مدرس
کلید واژه: عصبیت سرمایة اجتماعی دولت ثبات سیاسی,
چکیده مقاله :
بحث در باب ثبات سياسی و نظم اجتماعی و بالعکس انحطاط و زوال، يکی از بحثهای محوری در انديشة سياسی و اجتماعی است. سدهها قبل، یکی از اندیشمندان اسلامی، ابنخلدون با رويکردی نوين، با نظریهپردازی در حيطة مفهوم عصبيت، به کالبدشکافی نظم و ثبات سياسی پرداخته و مفهومسازی جدیدی در حیطة آن صورت داده است. امروزه نیز تحليل نظم و ثبات سياسی- اجتماعی حول مفهوم سرماية اجتماعی، نگرشی خاص را ميان پژوهشگران گسترش داده و نظریهپردازیهای مختلفی را مترتب شده است. هدف مقالة حاضر، تبيين ضرورت بازنگري و شناخت انديشة متفكر بزرگ اسلامي، ابنخلدون و كاربردهاي كنوني آن است؛ زيرا عقيده بر اين است كه بسياري از جنبههاي انديشة او همراه با اصلاح و جرح و تعديل، قابل انطباق و بهرهگيري براي شرايط اجتماعي نوين است و به نظر ميرسد رسيدن به اين خواسته از راه مطالعة تطبيقي ميان جنبهاي از انديشة او و يكي از مفاهيم عصر جديد به عنوان راه حل بسياري از معضلات، امكانپذير باشد. هدف اين است كه با تحليل محتواي انديشة ابنخلدون در باب عصبيت و مقايسة آن با مفهوم سرماية اجتماعي، پرتويي نو بر انديشة او به منظور قابل فهم ساختن هر چه بيشتر آن براي مردمان اين روزگار و حل معضلات جوامع كنوني تابانده شود. يافتهها و نتايج مقاله نشان ميدهد كه انديشة اجتماعي- سياسي ابنخلدون ميتواند در پرتو مفاهيم مدرن بازخواني شده و امكانات نظري- تحليلي مناسبي براي تبيين سرمايههاي اجتماعي به دست دهد.
Political stability and social order and, vice versa social decline and decay, are in the center of political and social thought. Centuries ago, an Islamic thinker, Ibn Khaldun discussed social order and political stability and gave a theory in regard of Loyalty (Asabiyah). Nowadays, the debates on social order and political stability have focused on the concept of “social capital”, and specific attitudes have developed among researchers. The aim of this paper is content analysis of Ibn Khaldun thought about Asabiyah, by comparing it with the concept of social capital; claiming that this can be done by a comparative study between new and traditional concepts. In this method we can throw a new light on the thinker’s thought in order to reload his thought for contemporary era and solving some of problems of current society.