تحلیل نظریه تطابق و حل ناسازگاری آن با لوازم حکمت متعالیه
محورهای موضوعی : ملاصدراپژوهی و اندیشۀ حکمت متعالیه
عبدالعلی شكر
1
,
امیررضا وارث
2
1 - دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
2 - دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
کلید واژه: تطابق, نفس, خارج, ذهن, اشراق, نفس¬الامر, تشکیک,
چکیده مقاله :
یقین به هر گزاره در بستر ملاکهای صدق و کذب محقق میگردد. نتایج شناخت نفس مانند تجرد نفس انسانی و تجرد واقعیت علم، در کنار عالَم خارجِ مباین از نفس و پیشفرض تحقق عالم خارج جسمانی، چالشها و ناسازگاریهای مهمی مانند عدم یقین و پذیرش وقوع خطا در نظام هستی پدید میآورد. حضور واقعیت علم مجرد نزد مدرِک مجرد، تنها شرط تحقق علم برای عالم است. بر این اساس، برهانی بر اثبات عالم جسمانی نمیتوان اقامه کرد. این مقاله با روش توصیفیـتحلیلی، لوازم نظریة تطابق را بر اساس مبانی حکمت متعالیه میسنجد و نشان میدهد که صرفنظر از نظام علّیـمعلولی و پذیرش نظام تشأنی، میتوان ناسازگاریها را برطرف نمود. انسان بعنوان شأنی از«واجب الوجود و بسیط الحقیقه» به حق متعال ربط وجودی دارد و علم بصورت صدوری و اشراقی از واهبالصور به او افاضه میشود. علمِ اشراق شده همان وجود متحد با نفس انسان است که در ذات او وجدان شده و با آن سعه و تشخص وجودی مییابد. نتایج این تحقیق حاکی از آنست که حقتعالی با تجلی خود، ذات انسان را اشراق و سعه میبخشد. مدرَکات انسان، شئون او و تجلیات حقتعالی هستند که بفراخور مقام وجودی انسان، به او افاضه میگردد. بدینترتیب، میتوان نظامی انفسی بدون نیاز به پذیرش عالَم خارجِ مباین با نفس ترسیم کرد که در آن تجلیات حقتعالی، مسیر تشکیکی تکامل وجودی انسان را بصورت انفسی رقم میزنند. بنابرین، نفسالامر، حقیقتی تشکیکی است که در موطن مدرکات وجودی انسان جلوهگر است و یک سیر انفسی برای انسان میسازد و او را مرحلهبمرحله از منزلهای صدق عبور میدهد و موجب سعة وجودی انسان میگردد.
Certainty in any proposition is achieved within the framework of criteria for truth and falsity. The results of self-knowledge, such as the immateriality of the human soul and the immateriality of the reality of knowledge, alongside an external world distinct from the soul and the presupposition of the realization of a physical external world, create significant challenges and inconsistencies, including a lack of certainty and the acceptance of error in the world of being. The presence of the reality of immaterial knowledge with the immaterial perceiver is the only condition for the realization of knowledge for the knower. Accordingly, no argument can be adduced for the existence of a corporeal world. This paper, following a descriptive-analytical method, examines the implications of the correspondence theory of truth based on the principles of Transcendent Philosophy and demonstrates that, irrespective of the causal system and accepting the emanation system, the existing inconsistencies can be resolved. Man, as an emanation of the “Necessary Being and Simple Truth,” has an existential relation with the Exalted Truth, and knowledge is bestowed upon them in an emanative and illuminative manner from the Giver of Forms. The illuminated knowledge is the very existence united with the human soul, which is housed in its essence, and through which it gains existential breadth and individuation. The results of this study indicate that the Exalted Truth grants illumination and expansion to Man’s essence through His Epiphany. Human perceptions are their emanations and God’s manifestations, which are bestowed upon them according to their existential station. Thus, an internal system can be portrayed without the need to accept an external world distinct from the soul, in which the manifestations of Exalted Truth shape the gradual path of Man’s existential evolution internally. Therefore, “nafs al-amr” (truth-by-itself) is a graded truth that manifests in the realm of human existential perceptions, creating an internal journey for them, guiding them stage by stage through the stations of truth, and leading to the expansion of Man’s existence.
ابن¬سینا (1373) شفا، ترجمة مهدی قوام صفری، تهران: فکر روز.
ارسطو (۱۳۸۵) مابعد¬الطبیعه، ترجمۀ محمدحسن لطفی، تهران: طرح نو.
ایمانپور، منصور (1382) «مسئله تطابق ذهن و عین در فلسفه مشاء و حکمت متعالیه»، زبان و ادب فارسی، دانشگاه تبریز، شمارة 186، ص48ـ23.
جوادی آملی، عبدالله (1395) رحيق مختوم، قم: اسراء.
حاجحسینی، مرتضی (1383) «بررسی و تحلیل نظریة مطابقت صدق در فلسفة اسلامی»، هستی و شناخت، شمارة 6، ص123ـ109.
حسن¬زاده آملی، حسن (1383) دروس معرفت نفس، تهران: الف لام میم.
خسروپناه، عبدالحسین (1379) «تئوری¬های صدق»، ذهن، شمارة 1، ص44ـ30.
طباطبایی، سیدمحمدحسین (1364) اصول فلسفه و روش رئالیسم، تهران: صدرا.
طباطبایی، سیدمحمدحسین (1981م) «تعلقیات اسفار» در ملاصدرا، الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة، بیروت: دار احياء التراث العربي.
عبودیت، عبدالرسول (1393) درآمدی به نظام حکمت صدرایی، ج2، تهران: سمت.
فیاضی، غلامرضا (۱۳۷۸) تعلیقه بر نهاية الحكمه، قم: مؤسسة امام خمینی (ره).
مطهری، مرتضی (1369) حرکت و زمان در فلسفه اسلامی، تهران: حکمت.
ملاصدرا (1380) الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ج2، تصحیح و تحقیق مقصود محمدی، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1382الف) الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ج9، تصحیح و تحقیق رضا اکبريان، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1382ب) شرح و تعلیقه بر الهيات شفاء، تصحیح و تحقیق نجفقلی حبیبی، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1383) الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، جلد 1، 3 و 4، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1384) شرح اصول الکافی، ج3، تصحیح و تحقیق محمود فاضل يزدي مطلق، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1386) مفاتیح الغیب، تصحیح و تحقیق نجفقلی حبیبی، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
هاشمی، فاطمه سادات؛ حبیبی، سلیمان؛ علیزمانی، امیرعباس (1393) «نظریه مطابقت و اشکالات وارد برآن»، پژوهشهای معرفتشناختی، شمارة 8، ص51ـ37.
Russell, B. (2011). Our knowledge of the external world as a field for scientific method in philosophy, Gutenberg ebooks.